مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 17
اخلاق: امیرالمومنین علیه السلام: قوام العیش حسن التقدیر و ملاکه حسن التدبیر
سند چشم انداز و داشتن سیاست - مدیریت و برنامه بالفعل
حسن تقدیر به ... محقق میشود.
شمارش عناصر دخیل در حسن تدبیر(9 عنصر)
ادامه بحث اصول: فی امکان کون الوضع خاصا و الموضوع له عام و عدم آن
1. بیان عدم امکان از محقق خراسانی و محقق خویی
2. بیان امکان از تهذیب الاصول: مراد لزوم تصور موضوع له عام از طریق تصور خاص است و هذا بمکان من الامکان و نیازمند تصور مستقل نیست.
اقول: این بیان بیشتر مؤید گفته مانعین است.
خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 17
توضیح حکم واقعی و ظاهری و نسبت آنها با کشف شریعت و تحصیل عذر
انکار حکم ظاهری در اندیشه برخی از اصولیین
چارهای از آوردن اصطلاح تحصیل عذر نداریم
حتی اگر شریعت را شامل حکم ظاهری نیز بدانیم بر برائت شرعی و عقلی اطلاق حکم و شریعت ناصحیح است.
کمبود های اصول موجود در بحث از سندیت قرآن
مساله اطلاقات در قرآن
سیاق در قرآن
روش شناسی استشهادات ائمه علیهم السلام
مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه 16
درس اخلاق: ممنوعیت لعب پنداری عالم هستی
و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما لاعبین (سوره انبیاء:16)
و ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما لاعبین (سوره دخان:38)
طهارات ثلاث صحیح است هر چند به قصد غایات انجام نشوند اگر مصحح عبادیت، امر غیری آن باشد باید امتثال امر غیری و برای غیر بودن قصد شود.
چون بنابراین فرض همین جهت این ها را عبادی میکند.
شیخ فرموده: قصد عنوان مقدمیة لازم است تا توصل درست شود.
جواب: عنوان مقدمیة که مقدمه نیست! حتی مقدمیة به حمل شایع مانند: عنوان طهارت مقدمه نیست بلکه نفس معنونات بعناوین اولیه مقدمه است و مقدمیة علت وجوب است حیث تعلیلی است نه تقییدی.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 16
درس اخلاق:
برخی از داستان عزیر پیامبر نکته ای برداشت کردند که ارزش دارد، 100 سال مرد تا مطلبی را فهمید!!
در آسیب شناسی تبلیغ باید آسیب های مثل: جامع نگری، اختلاط، غلو، مقایسه غیر اهل بیت و ... را شمرد.
مبحث ششم(6-2-1): قضیه اطلاق الصیغة کون الوجوب نفسیا، تعیینا، عینیا. پس محور بحث محقق خراسانی اطلاق لفظی هیأت از صیغه است.
و اطلاق، اطلاق احوالی است نه افرادی. بنابراین فرد خاصی از اطلاق به دست میآید که اطلاق احوالی دارد.
1. تعریف نفسی: واجب است مطلقا وجب هناک شیء آخر او لا.
2. تعریف تعیّنی: واجب است مطلقا اتی بشیء آخر او لا.
3. تعریف عینی: واجب است مطلقا اتی به آخر او لا.
در مقام سه بحث است: تردید بین نفسی و غیری، بین تعیینی و تخییری، بین عینی و کفایی.
از جهت اصل و اطلاق لفظی، از جهت اصل عملی
اقول: از جهت اطلاق مقامی و اطلاق عرفی نیز جای گفتگو دارد که نباید به هم بیامیزد.