header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 4

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

2. اطوار استعمال در اکثر از معنای واحد
الف: علی سبیل الانفراد
ب. به نحو عام مجموعی
ج. به نحو جامع (عموم الاشتراک)
محل بحث مورد اول است و الّا دوم غلط و سوم مقبول همگان است.
استقلال استعمالی نه استقلال حکمی
آرای ابراز شده در مساله:
1. منع مطلقا 2. جواز مطلقا(حقیقت و محاز)
3. در تثنیه و جمع مجاز دون المفرد
4. در نفی جایز ولی در اثبات نه 5. عقلا جایز ولی عرفا نه. اکثریت بر اول هستند.
ادله آراء - دلیل منع:
1. استعمال صرف علامت گذاری نیست فناء هست-لحاظ هست.
2. استعمال ایجاد المعنی است در خارج به لفظ - لحاظ است دو لحاظ در آن واحد میّسر نیست.
وجه عدم امکان دو لحاظ در آن واحد بیان نشده است.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 4

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

هر کس بخواهد با قبول ترجیح بلا مرجح اثبات معلول بلا علت کند(نفی علیت) کلامش باطل است لکن کلام در اثبات ارتباط دائم این دو با هم است؟
هل یمکن القول بالترجیح بلا مرجح بدون تعرض به قاعده علیت؟
مثلا شارع به غرض تعبد یا ... عمل خاصی را واجب یا حرام کند، بدون مصلحت سابق یا مفسده سابق؟
اشکالی که متوجه این گفته است این است که شخص اراده یک پدیده است پس علل اربعه می‌خواهد
(مادی،صوری،فاعلی،غایی)
جواب: تمام علل هست: اراده + علت غایی (مصلحت)
... لکن لازم نیست علتی جدا برای خصوص تعلق اراده بهذا باشد.
تطبیق بر جائع و حیران - پس این دو را از هم جدا می‌کنیم.

خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 4

به مناسبت نهم ربیع
امام صادق علیه السلام : من مات منتظرا
لهذا الامر کان کمن کان مع القائم فی فسطاطه لا بل بمنزلة الضارب بین یدی رسول الله صلی الله علیه و آله بالسیف.
انتظار فرج و رفع یک اشتباه
ادب انتظار
منزلت انتظار
اصول فقه و رای اکثر بر عدم دخول علم رجال در علم اصول
راه های بیان خروج
نقد و تحقیق

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 3

امکان یا عدم امکان اصالة تعبدیة از نصوص شرعی
استدلال محقق حلی به آیه 5 از سوره بینة برای اصالت تعبد در واجبات - بیان آیه استدلال به آیه 9 بینة برای مقصود از سه طریق:
1. لام برای غایت باشد و حصر هدف از اوامر الاهی در عبادة الله
2. لام زائد باشد و حصر مامور به الاهی در عبادة الله
3. از مخلصین له الدین بنابراین که دین مجموعه اعمال و عقائد باشد.
رفع یک اشتباه: در آیه «دین القیمة» به نحو اضافه است نه صفت و موصوف.