header

خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 43

خارج فقه القضاء (1401-1402)

روایات اذان
1. روایت سکونی و لاتتخذن مؤذنا یاخذ علی اذانه اجراً.
2. روایت زیدبن علی: ... لانک تبغی علی الاذان اجرا.
3. اجرا المؤذن از سحت است/ جعفریات
4. روایت دعائم الاسلام 5. روایت ابن عباس
رفتارشناسی فقها نسبت به احادیث باب از جهت سند و دلالت بر حرمت.
1. محقق حکیم: دلالت روایت سکونی غیر ظاهرة
روایت زید بن علی(مرسله صدوق) هم مشکل دارد
چون ارتزاق از بیت المال را می‌گیرد با این که ارتزاق قطعا جایز است.
روایت دعائم اشکال سندی دارد نه دلالی - جابر هم ندارد.
همگی مختص اذان اعلام است نه اذان صلاة. ایشان در کل قائل به حرمت نیست.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 55

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

روایات مرتبط با آیه: ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر
مناقشه سندی در کل یا برخی از این روایات فتامل.
1. من لم تنهه الصلاة عن الفحشاء و المنکر لم تزده من الله -عز و جل- الّا بعداً.(اشاره به جواب اول دارد-صلاة ناهی و غیر ناهی)
2. امام صادق علیه السلام: الصلاة حجزة الله و ذلک انها تحجز المصلّی عن المعاصی مادام فی صلاته.(اشاره به جواب دوم دارد- البته نباید گفت که این بیان نیاز به گفتن ندارد، چون ...)
3. عن ابی جعفر علیه السلام قال: جعلت فداک یا با جعفر و هل یتکلم القرآن؟ قال نعم یا سعد! و الصلاة تتکلم و لها صورة و خلق تأمر و تنهی...
و عن رسول الله صلی الله علیه و آله: لا صلاة لمن لم یطع الصلاة... (اشاره به جواب سوم دارد)
4. من احب ان یعلم قبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر ...
(اشاره به جواب چهارم دارد)

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 68

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

تحقیق در مساله صحیحی و اعمی و در تصویر جامع بنا بر هر نظر متوقف بر بیان چند امر است چنان که با این تحقیق، محورهای مورد مناقشه از آن چه گذشت، نیز معلوم می‌گردد
1. در مساله مورد گفتگو ما عمدتا با پدیده مبهم و نا معلومی مواجه نیستیم تا نیازمند گمانه زنی باشیم! و اختلافات پیش نقل شده قابل توجیه باشد.
2. آن چه مسلّم است این که پیامبری مبعوث شده و برنامه هایی را آورده است. برنامه هایی که اگر چه مسبوق به سابقه بوده است اما در آن ها (به ویژه در عبادات) تغییراتی داده است و با استعمالات مکرر واژه‌ای خاص در هر کدام -با حفظ تغییرات- کار نام گذاری همزمان با بیان مطلوب را (با هم) انجام داده است. و آن چه هدف اصلی بوده وضع و تسمیه نبوده بلکه بیان مطلوب بوده است.
گاه از مطلوب می‌گوید و می‌فرماید: «و لا تجحر بصلاتک» و گاه از عدم مطلوب می‌فرماید: «و ما کان صلاتهم عند البیت الّا مکاء و تصدیة»
3. کار شارع در استعمال هم تدریجی بوده است. مثلا در زمانی صلاة کامل به رسول خدا ابلاغ شده، ایشان آن را به عنوان صلاة ابلاغ کرده، زمانی دیگر صلاة با تیمم، زمان سوم صلاة خوف، آنی دیگر نماز میت و مقطع پنجم نماز غرقی و هکذا.
پس لفظ شناور و کشدار بر همه اطلاق شده است.