مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 61
5-9-2. فی الفرق بین المشتق و مبدأه مفهوما
مشتق ابا از حمل و جری بر ذات(متلبس به مبدا) ندارد چون با آن نحوی از اتحاد دارد به خلاف مبدأ.
نقول: محقق خراسانی به لازم فرق اشاره دارد نه به کنه آن والا سوال از وجه این فرق میشود که چرا چنین است؟!
و بر اساس توضیحات ما در امر اول مساله واضح است ضمنا مراد از مبدأ آیا همان معنای معروف و مصطلح آن است؟ما چنین فرض کردهایم.
محقق خراسانی در بیان آن امر ناظر به کلمات صاحب فصول است که تفاوت این دو را به اعتبار دانستهاند.
واضح است که فرق به اعتبار غیر از فرق به مفهوم و هویت است.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 71
تتبع در اقوال - نظر محقق خراسانی در مساله- ادله دلالت ماده امر بر وجوب: 1. انسباق(تبادر) 2. صحت احتجاج
مؤیدات دلالت: آیه حذر و نبوی معروف و قول پیامبر صلی الله علیه و آله به بَریرة
ادله عدم دلالت ماده امر بر وجوب: 1. استعمال در اعم 2. تقسیم به اعم 3. فعل مندوب طاعت است و هر طاعتی مامور به است پس فعل مندوب مامور به است.
جواب محقق خراسانی از این سه وجه.
راجع به مؤیدات این سوال هست که چرا محقق خراسانی این موارد را دلیل قرار نداد؟
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 49
ادله وضع مشتق للاعم:1. تبادر 2. عدم صحت سلب در مثل مقتول و مضروب از منقضی عنه المبدأ 3. استدلال امام علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله به آیه«لاینال عهدی الظالمین» استدلال معصوم علیه السلام متوقف بر وضع مشتق للاعم است.
4. در مثل سارق و زانی-محکوم علیه- وضع برای اعم فهمیده میشود.
نقد اسناد اعمی ها: اشکالاتی معتبر و نامعتبر بر ادله فوق وارد شده است.
1. تبادر مقبول نیفتاده است 2. در مضروب و مقتول انقضاء نیست و تلبس فی الحال باقی است(اختلاف مشتقات در تلبس و مبادی)
3. استدلال امام علیه السلام متوقف بر وضع للاعم نیست. بیان یک مقدمه: اوصاف عنوانیه 3 قسم است...
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 118
بیان تعالیق در ذیل مساله 20
1. ذیل بالعلم الوجدانی: اضافه شده اطمینانِ ناشی از مبادی عقلائیه و خبر ثقة خبیر و علم عادی ( که همان اطمینان است)
2. ذیل شهادة عدلین: تشکیک در توسعه دامنه اعتبار بیّنه در این موارد - تامل در اعتبار خبر ثقه و عدل واحد
3. شیاع مفید علم: کفایت وثوق - ردّ برخی بر اعتبار شیاع لاثبات هذه الشؤون.
4. کذا الاعلمیة تعرف: اطمینان نوعی نه شخصی خبرویّت بیشتر را برخی دارند...