فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 37
مقارنهای شد بین دو نظر از محقق خویی و سید حکیم راجع به ماهیت تقلید. محقق خویی مرجعیت را زعامت عظمی میداند و بر اساس این نگاه تقلید را مراجعه به زعیم میبیند. در مرجع ایمان،عدالت،ذکوریت را شرط میداند و محقق حکیم مرجعیت را مرجعیت علمی میداند(رجوع جاهل به عالم) مساله را عقلایی بررسی میکند و در اعتبار این شروط خدشه میکند، هر چند به واسطه اجماع گاه کوتاه میآید. مقارنه التنقیح با مستمسک العروة الوثقی جالب است.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 48
1. استصحاب معمولی: شک در نقل در دوران خود داریم، سابقا نقلی نبوده عدم نقل را به دوران خود میکشانیم.
2. استصحاب قهقری: معنا را الان یقین داریم، نسبت به گذشته شک داریم یقین را به گذشته میکشانیم.(خواه اصل باشد یا اماره)
3. اصل و اماره ثبوت و تشابه ازمان: این اصول در ما نحن فیه حضور دارد.
نتیجه: تمامیت ادعای انصراف به خصوص متلبس و لو وضع ثابت نشود و بر این تبادر اطمینان وجود دارد پس بر مبنای احتیاج به اطمینان نیز تبادر اشکال ندارد.
وجه دوم و سوم برای اثبات وضع برای خصوص متلبس مورد نقض و ابرام واقع شده است که به آن نمیپردازیم.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 53
اصل در قاعده جَبّ روایت نبوی و ولوی مشهور است - به اضافه توبه و هجرت - سند روایت(یا روایات) ضعیف و مشهور و مورد استناد است - سه نظر (بلکه بیشتر) در جبر ضعف سند روایات