header

اصول فقه کاربردی قضایی جزایی - دانشگاه رضوی [مقطع دکتری] (1402-1403) - جلسه 2

اصول قفه کاربردی قضایی جزایی
دانشگاه رضوی مشهد
ادامه گفتگو از پرونده اول
پرونده دوم
آیا استناد به محتویات صفحه فیسبوک متهم صحیح است؟
مباحثی مربوط به حریم خصوصی
آیا اصل بر جواز ورود است یا اصل بر منع
به مباحث استاد در فقه القضاء مراجعه شود
صفحه یادداشت 268
اصطلاحی به نام حریم خصوصی در نصوص دینی نداریم
اصل منع در ورود به حریم دیگران
ماده 9 قانون مدنی فرانسه و ماده 9 آیین دادرسی مدنی فرانسه
اصل صداقت در اثبات

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 99

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

توضیح و نقد تعلیقه ها بر مساله 15
2. اضافه کردن «علی الاحوط»
3. تصویر صور 9 گانه بلکه بیشتر
تعلیقه ها بر مساله 26:
1. صورتی که مجتهد دوم بقا را واجب می‌داند بقا واجب می‌شود.
2. با الظاهر تعیّن تقلیده فی مسالة حرمة البقاء
3. لاستلزام صحة بقائه علی التقلید الاول عدم صحته
تحقیق در مساله:
1. فرض حضور بیش از دو مجتهد را باید جداگانه رسیدگی کرد. رسیدگی به آن در مساله 61 صورت می‌پذیرد.
2. برخی در اصل استدلال بر مساله دور را مطرح کرده‌اند. مرحوم حکیم هم دارد.
«یمتنع ان یفتی الحی بجواز البقاء علی تقلید المیت فی جواز البقاء علی تقلید المیت - امتناع حجیة رأی المیت فی حجیة رأی المیت.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 77

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

شرح حدیث السعید سعید
بیان نکات روشی کلی دراینباره
مدلول جمله خبریه
دال بر ثبوت نسبت یا نفی آن در نفس الامر (خارج یا ذهن)
مدلول حمل انشایی
ایجاد معنادر نفس الامر که منشا اعتباری است که گاه دارای آثار است
البته گاه به دلالت التزام دال بر ثبوت یا نفی پدیده هم هست
رد بر کلام محقق خراسانی
1. در مثل الانسان نوع / الدور محال / موضوع نه در خارج مفروض است و نه در ذهن زیرا در خارج وجود ندارد و در ذهن محال نیست / کلام محقق خویی در اینباره
مفهوم و معنای تصوری واژه ها نیز همین است
"صورت شخص معین عند وحوده و عدم"
حل عویصه الدور محال نیز با همین بیان

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 37

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

مقارنه‌ای شد بین دو نظر از محقق خویی و سید حکیم راجع به ماهیت تقلید. محقق خویی مرجعیت را زعامت عظمی می‌داند و بر اساس این نگاه تقلید را مراجعه به زعیم می‌بیند. در مرجع ایمان،عدالت،ذکوریت را شرط می‌داند و محقق حکیم مرجعیت را مرجعیت علمی می‌داند(رجوع جاهل به عالم) مساله را عقلایی بررسی می‌کند و در اعتبار این شروط خدشه می‌کند، هر چند به واسطه‌ اجماع گاه کوتاه می‌آید. مقارنه التنقیح با مستمسک العروة الوثقی جالب است.