تفسیر قرآن کریم(1402-1403) - جلسه 22
از برخی روایات استفاده میشود که جعل خلیفه، خلیفه برای خداوند است(خلیفة الله) و جعل حجج الاهی بر خلق - مراد از اسماء اسامی اشیاء و پدیدها است که جناب آدم در مفاهمه به آن نیاز داشت -(تفسیر کنزالدقائق343و344 ج1)مراد از «هم» مطابق برخی روایات ارواح حجج الاهی است(همان،ص344) و شاید مراد از «اسمائهم» صرف نام ونام خانوادگی حجج نباشد بلکه آن چه این حجج را معرفی میکند و میشناساند.
در واقع آیات مورد نظر ظاهری دارد و اشارتی که قرائنی بر آن اشاره در ظاهر دلالت میکند.
با این نگاه عدم تلاؤم متوهم در آیه روشن میشود. تعلیم اسامی اشیاء در ادامه آیات مورد عنایت قرار نمیگیرد.بلکه «هم» و «اسماء هولاء» بیشتر مظرح میشود. ضمناً ضمیر «عرضهم» مرجعش حکمی است نه معنوی یا لفظی.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 31
شرط دهم: ان لایکون متولداً من الزنا - تفاوت تعبیر به شرطیت طهارت مولد با عدم کونه من الزنا در شبهه مصداقیه و مفهومیه
موقعیت این شرط: نظر مشهور قریب به اتفاق بر اعتبار این شرط است - تردید برخی از محشین عروه - کلام مرحوم نجفی مرعشی - ارتباط مساله با کتاب القضاء، شهادات و جماعت در نماز
در نظر اهل سنت در مساله گشایش بیشتری وجود دارد. کلام محقق حکیم: معتمد اصلی اجماع است و لا غیر
کلام محقق خویی: به رفع بودن مرجعیت و عدم تناسب آن با ولد الزنا - تفاوت بین مثل مرگ و ولد الزنا بودن - نقد بر محقق خویی - توجیه نظریه ایشان بدون قبول آن مانعیت اشتهار به زنا - لزوم بررسی روایات مربوط به ولد الزنا - مانعیت اشتهار به زنا در قضا، شهادات، جماعت و مرجعیت.
دلیل عقلی مساله - مرجعیت یک مسئولیت و تکلیف است نه یک امتیاز - والد الزنا هیچ معاقبه به خاطر تولدش از زنا نمیشود.
خارج فقه سیاسی براساس کتاب فقه سیاسی جلد1 (1402-1403) - جلسه 10
قسم سوم
روایات آمر به سکوت و سکون و نهی از عجله در عصر غیبت
در این زمینه روایات متعددی وجود دارد
مانند روایت سدیر
که به او فرمودند الزم بیتک ...
روایت دوم از ابو مرهف
نهی از عجله در درگیر شدن با ظلمه
روایت سدیر با توجه به شخصیت سدیر احتمال شخصی بودن آن هست
چنانکه در روایت ابومرهف احتمال ناظر بودن به جریانات آن زمان وجود دارد
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 59
میرسید شریف: مفهوم شیء در مشتق داخل نیست و الّا عرض عام داخل در فصل میشود. و اگر مراد از شیء مصداق آن باشد قضایای ممکنه ضروری میشود و ثبوت شیء لشیء میشود. پس ذی شیء در تفسیر مشتقات نه از باب اخذ آن در مفهوم مشتق است بلکه بیان مرجع ضمیر است.
ان قلت: در مفهوم مشتق، مشتق منه و ثبوته للموضوع مأخوذ است پس مرکب است.
قلت: این ها محمول نیست در تعریف مشتق و هر محمول علیهی اخذ شود این مشکل خواهد بود.
تحقیق در مساله:
1. واضع احتیاج به سه وضع دارد در مشتق؛وضع ذات و وضع مبدأ و وضع برای تلبس
2. در مشتق مبدأ و نسبت ملحوظ است و در نسبت منسوب(مبدأ) و منسوب الیه(ذات) هست.