مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 32
تفریق بین وصف محمول بر مباشر و محمول بر سببیت با عدم تلبس به مبدأ در سبب - بیان محقق اصفهانی: قیام دو گونه است: قیام عرض به معروض و قیام معلول به علت.
نقد بیان اصفهانی: لازم میآید بر صاحب غنم اطلاق آکل العلف شود؟! یا بر ولی طفل صدق آکل النجس شود!
ان قلت بر نقد و دفاع از نقد.
ان قلت: قطعاً در سبب، فعل سبب حرام است پس صدق عنوان بر سبب کافی است؟!
قلت: حرمت فعل سبب دلیل خودش را دارد و ربطی به صدق عنوان خاص ندارد؛ و آن تفویت غرض شارع است.لزوم تفکیک بین موارد.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 89
1. عنوان تعبدی و توصلی عنوان مأخوذ در دلیل شرعی -به عنوان دو نهاد اصالت دار- نیست.عنوان تعلیمی است، پس نقض و ابرام در تعریف این دو نهاد ناصحیح است.
اشکال شیخ انصاری بر تعریف پنجم برای توصلی (ما یعم وجه مصلحته) که جامع نیست چون خیلی از توصلی ها وجه آن معلوم نیست وارد نیست؛ زیرا قائل به این تعریف آن ها را توصلی نمیداند.
بله اگر گفته شود: در تعریف تعبدی و توصلی باید انگشت حساسیت روی اعتبار قصد قربت و عدم آن گذاشت، اشکال بر تعریف پنجم و برخی تعاریف دیگر وارد میشود.
2. اشکال بر دو تعریف محقق خراسانی در کفایة برای تعبدی و توصلی؛
الف: توصلی یجزی اتیانه مطلقا و لو بدون قصد قربت
ب: توصلی بمجرد وجود واجب ساقط میشود.
این دو تعریف نه مرادف هستند و نه مساوق؛ زیرا جواب سلام قصد قربت نمیخواهد(پس داخل در تعریف اول است) ولی داخل در تعریف دوم نیست.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 18
اشکال بر اقتضای مورد ادعای محقق آخوند در صیغه از جهت نفس و تعیینی و عینی بودن:
1. این بیان مفید اثبات مدعا نیست. رابطه وجوب با این سه قسم و مقابلاتش رابطه مقسم و قسم است(طبیعت مهمله با 2 قسم) و هر کدام بیان زاید میخواهد!
جواب: برخی قیود عرفاً مازاد بر طبیعت نیست مثل نفسی،تعیینی و عینی بودن واجب به تعبیر دیگر: نفسی یعنی«عدم کون الوجوب للغیر» و نبودن قرینه بر قید وجودی، برای اثبات قید عدمی کافی است.
در این جا میتوان از عرف کمک گرفت و مطلب را به نفع مدعای محقق خراسانی تمام نمود.
2. مگر وجوب غیری همیشه در دلیل مقید و وابسته صادر میشود که از عدم وابستگی صیغه نفسی بودن درآید؟!
این اشکال در اثبات تعیینی بودن نیز هست؟ وجوب کفایی نیز وجوب مشروط به عدم اتیان دیگران نیست بلکه وجوبی است منوجه همگان لکن به فعل برخی از دیگران ساقط میشود.(عنایة الاصول ج1 ص233-234)
جواب: اشکال قوی است ولی به هر حال محقق خراسانی میخواهد فرق بگذارد بین مورد احتیاج به بیان زاید و عدم بیان وی در مبحث ششم حاکی از این است. به اعتقاد ما با اطلاق مقامی- هر چند تا زمان انتظار بیان نه تا آخر شریعت - میتوان مطلب را تمام کرد. اصولاً اطلاق که با عدم بیان زاید تمام میشود مقامی است. پس اطلاق صیغه با این توضیح عام است.
ضمناً واجب غیری در ص 171 و تخییری 225 و کفایی در ص 228 بیان میشود.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 26
استعلام از مساله در شریعت و فقه
از عروة الوثقی مساله 19:
1. اعاده با فرض احتمال خلل
2. اعاده بر فرض امکان تحصیل احسن مانند... در همان نماز
3. اعاده نماز بر فرض امکان تحصیل احسن در غیر آن نماز
4. اگر جماعت خوانده استحباب اعاده مشکل است
5. یشکل اگر دو نفر نماز خواندهاند دوباره همان دو نفر بخواهند اعاده کنند و کسی نیز اضافه نشود.
مساله 20: اگر معلوم شود نماز اول باطل بوده به همان معاده اکتفا میشود.
مساله 21: در معاده اگر بخواهد نیت وجه کند باید نیت ندب بکند نه وجوب علی الاقوی
بررسی مساله علی حسب القواعد الاصولیة و حسب نصوص خاصة:
(ابواب صلاة جماعت باب 54 و 55)
1. معتبره هشام بن سالم 2. موثقه اسحاق بن عمار
3. معتبره اسماعیل بن بزیع 4. روایت ابوبصیر