header

تفسیر قرآن کریم(1402-1403) - جلسه 16

تفسیر قرآن کریم(1402-1403)

تفسیر آیات 24 و 25 از سوره بقره - اتحاد عامل و عمل و آثار آن - تجسم اعمال بنا بر اتحاد عامل و عمل - تفسیر این دو آیه مطابق با این دو اصل - نقل کلام طبرسی در ذیل ایه 24 و نقل کلام زمخشری در ذیل آیه 25 و نقد آن ها - تفسیر آیات با نگاه عمومی و عوام و تقدیر مضاف - دلالت ایه 24 بر این که در همین دنیا آتش وجود دارد لکن اثر نمی‌گذارد و اثر آن در آخرت است. ارتباط نوع عمل با تجسم آن مثال به ذواللسانین و آکل ربا.

تفسیر قرآن کریم(1402-1403) - جلسه 22

تفسیر قرآن کریم(1402-1403)

از برخی روایات استفاده می‌شود که جعل خلیفه، خلیفه برای خداوند است(خلیفة الله) و جعل حجج الاهی بر خلق - مراد از اسماء اسامی اشیاء و پدیدها است که جناب آدم در مفاهمه به آن نیاز داشت -(تفسیر کنزالدقائق343و344 ج1)مراد از «هم» مطابق برخی روایات ارواح حجج الاهی است(همان،ص344) و شاید مراد از «اسمائهم» صرف نام ونام خانوادگی حجج نباشد بلکه آن چه این حجج را معرفی می‌کند و می‌شناساند.
در واقع آیات مورد نظر ظاهری دارد و اشارتی که قرائنی بر آن اشاره در ظاهر دلالت می‌کند.
با این نگاه عدم تلاؤم متوهم در آیه روشن می‌شود. تعلیم اسامی اشیاء در ادامه آیات مورد عنایت قرار نمی‌گیرد.بلکه «هم» و «اسماء هولاء» بیشتر مظرح می‌شود. ضمناً ضمیر «عرضهم» مرجعش حکمی است نه معنوی یا لفظی.

خارج فقه سیاسی براساس کتاب فقه سیاسی جلد1 (1402-1403) - جلسه 21

صفحه 141 تا 144
ادامه گفتگو از ساختار های حکومت اسلامی
ساختار چهارم
حکومتی که بدنبال اجرای شریعت است اما فقیه و ماذون از جانب فقیه هیچ نقشی در آن ندارد
براساس این ساختار مقوم حکومت اسلامی تنها اجرای حد اکثری شریعت است
اما بودن یک فقیه یا ماذون از فقیه در راس حکومت از مقومات نیست
تعدد حاکمیت در حکومت اسلامی
تعدد مرجعیت
پذیرش تعدد حاکم شرع در فقه شیعه
آیا حکومت اسلامی به معنای دولت مدرن پذیرای تعدد حاکمیت میتواند باشد
فقه شیعه در اینباره چه مطلبی دارد

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 89

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

1. عنوان تعبدی و توصلی عنوان مأخوذ در دلیل شرعی -به عنوان دو نهاد اصالت دار- نیست.عنوان تعلیمی است، پس نقض و ابرام در تعریف این دو نهاد ناصحیح است.
اشکال شیخ انصاری بر تعریف پنجم برای توصلی (ما یعم وجه مصلحته) که جامع نیست چون خیلی از توصلی ها وجه آن معلوم نیست وارد نیست؛ زیرا قائل به این تعریف آن ها را توصلی نمی‌داند.
بله اگر گفته شود: در تعریف تعبدی و توصلی باید انگشت حساسیت روی اعتبار قصد قربت و عدم آن گذاشت، اشکال بر تعریف پنجم و برخی تعاریف دیگر وارد می‌شود.
2. اشکال بر دو تعریف محقق خراسانی در کفایة برای تعبدی و توصلی؛
الف: توصلی یجزی اتیانه مطلقا و لو بدون قصد قربت
ب: توصلی بمجرد وجود واجب ساقط می‌شود.
این دو تعریف نه مرادف هستند و نه مساوق؛ زیرا جواب سلام قصد قربت نمی‌خواهد(پس داخل در تعریف اول است) ولی داخل در تعریف دوم نیست.