header

خارج فقه القضاء(1400-1401) - خارج فقه القضاء(1400-1401)

جلسه 41
  • در تاریخ ۰۴ دی ۱۴۰۰
چکیده نکات

آیا با دستگاه دروغ سنج که با زبان بدن دلالت بر جرم می کند و اطمینان (حالت سوم) می آورد می توان قضاوت کرد؛ جواب: خیر مگر امارات غیر قانونی اطمینان آور را سند بدانیم که ندانستیم.
ایستگاه آخر: اگر قضاوت را از شئون ولایت و اداره جامعه دانستیم والی می تواند محدودیت هایی را بر علم قاضی در قضاوت اعمال کند و حتی آن را در قالب ضرب قانون درآورد.
اصل بر جواز اعمال علم قاضی است لکن حکم قابل انعطاف است.
نتیجه: قاضی می تواند به علم حاصل از تجمیع قرائن و شواهد قاطع نوعی داوری کند و فرق بین حق الله و حق الناس نیست.


صفحات 397 و 398 : کلیک کنید

متن پیاده سازی شده جلسه چهل و یکم سال چهارم درس خارج فقه القضا 4 دی ماه 1400

بسم الله الرحمن الرحیم
درس اخلاق
امیر حکمت و بیان علیه السلام فرمودند: الْزَمُوا الْحَقَ‏ تَلْزَمْكُمُ‏ النَّجَاة. 
بیان نکات اخلاقی؛
اول: برخی امور اخلاقی صرف نکته اخلاقی نیست بلکه از اصول بنیادی اخلاق است که انسان را نجات و شخصیت او را شکل می‌دهد البته اصل بالاتر و والاتر از التزام به حق نیست. این دستور انسانی است نه مختص به مذهب و منشأ خاص.
اصلا رفتار و گفتار و پندار انسان با این ویژگی معنا و تعریف می‌شود بنابراین کاش می‌شد همگان همراه حق می‌شدند نه امیرالمومنین فقط(علی مع الحق والحق مع علی) گرچه مرز عصمت آن مختص ایشان می‌باشد.
دوم: حق، اهتمام و خواست همگان است ولی اَعمال ما این‌گونه نیست زمانی که حرف از مقام، ثروت، غضب و غیره به میان می‌آید دیگر حق کم رنگ یا بی رنگ می‌شود و باید از جهل و جنود آن به خداوند حکیم و علیم و به حجت های او پناه ببریم.
سوم: مصداق شناسی حق؛ گاه مصادیق ریزنماست و حال آن که اثرات زیادی دارد. مانند آقای سید حسین کوه کمره‌ای از کسانی می‌باشد که به مرجعیت نزدیک شده است؛ روزی شاگردش او را دعوت می‌کند و بعد از آن بر سر درس حاضر می‌شود.
با شیخ ژولیده‌ای مواجه می‌شود که برای دو نفر در نهایت درس می‌گوید وقتی به کلمات او گوش داد متوجه استدلال های قوی او شد. فردا زودتر می‌آید و باز متوجه مطالب عالی آن شیخ می‌شود در همان روز بعد از آمدن شاگردانش قضیه را نقل می‌کند و می‌گوید من بر درس او حاضر می‌شوم حال شما هر گونه که می‌دانید!
بنابراین حرکت شیخ حسین کوه کمره‌ای و صاحب جواهر، شیخ مرتضی دزفولی را، شیخ اعظم انصاری نمود. لذا اکنون ما از شیخ حسین کوه کمره‌ای کتابی نداریم ولی کتب شیخ را که می‌خوانیم از مطالب آنها هم استفاده می‌کنیم زیرا تمام مطالب برای شیخ اعظم نیست.
مثالی دیگر شیخ غلامرضا یزدی از معروفین و منبری ها و فاضلین یزد هست؛ شاگردی دارد به نام سید محقق که بعدها محقق داماد می‌شود. وقتی متوجه عمق او می‌شود او را به قم رهنمون می‌کند آن‌هم به گونه‌ای که در محل پارک ماشین ها لباس خود را در سرما به او می‌دهد و شاگرد ممتاز خود را راهی قم می‌کند.(طبق نقل آقای شبیری از کتاب جرعه‌ای از دریا)
چهارم: گاه ملازمه‌ی با حق، اجتماعی می‌شود؛ ملازم بودن حاکم و جامعه با حق و چون نتیجه تابع اخص مقدمتین است اگر گاه خلاف حق رخ بدهد مردم آن را ملاک قرار می‌دهند.
ادامه بحث فقه
سوال: بواسطه‌ی دستگاه های دروغ سنج که سرمنشأ آن زبان بدن است، انسان را به اطمینان می‌رساند، اکنون این اطمینان به تنهایی برای صدور حکم کافی است؟
جواب: تخصص در این زمینه ندارم و ترجیح می‌دهم وارد مصداق نشوم. اگر مبنای اطمینان را قبول کنیم و اعتبار علم قاضی را، مشکلی نیست اما ظاهرا نکته‌ای اشتباه شده است، در امارات قانونی مثل شهادت شهود یا اقرار مطلبی، می‌گویند ظاهر کلام آن‌ها را که نیاز به اطمینان هم ندارد قاضی می‌گیرد بنابراین اماره قانونی نیاز به اطمینان ندارد بلکه خود دلیل است. حال این دستگاه از امارات نیست تا خود حجت باشد بلکه مانند آزمایشات دی اِن اِی است.
اگر بنا باشد این آزمایشات مطلقا معتبر شوند دستگاه دروغ سنج هم معتبراست ولی تحقیق کلاس این مطلب را قبول نکرد مخصوصا در امور کیفری که نیاز به علم است.
تحقیق مرحله نهایی
درباره‌ی اعتبار علم قاضی به نظر می‌رسد نباید حکم مطلق بدهیم؛ بلکه باید شناور بحث را مطرح کنیم. به این معنا که قضاوت از شئون ولایت و اداره جامعه هست یا نه؟ یعنی قضاوت از شئون ولایت است یا مستقل از آن؟ اگر قضاوت را از شئون ولایت بگیریم نه این که خط از والی و حاکم بگیرد و آدم حاکم باشد؛ حال اصل، اعتبار علم قاضی است که مقتضای قاعده و دلیل مشهور است ولی بعضی مواقع حاکمیت صلاح می‌داند علم قاضی را محدود بکند نه اثباتا بلکه خواستگاه آن از درون دلیل شرعی است و حتی حاکم بگوید قضات دلیل خود را بیان کنند، این همان اقتضاء است که با لحاظ عدم مانع تام می‌شود.
فَطِن بودن و زودباوری قضات خود معضلی است که در وحدت رویه باید ملاک واقع شود و زیرک بودن قاضی از برخی شرائط آن مهم تر است.

۴۹۴ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

آیا با دستگاه دروغ سنج که با زبان بدن دلالت بر جرم می کند و اطمینان (حالت سوم) می آورد می توان قضاوت کرد؛ جواب: خیر مگر امارات غیر قانونی اطمینان آور را سند بدانیم که ندانستیم.
ایستگاه آخر: اگر قضاوت را از شئون ولایت و اداره جامعه دانستیم والی می تواند محدودیت هایی را بر علم قاضی در قضاوت اعمال کند و حتی آن را در قالب ضرب قانون درآورد.
اصل بر جواز اعمال علم قاضی است لکن حکم قابل انعطاف است.
نتیجه: قاضی می تواند به علم حاصل از تجمیع قرائن و شواهد قاطع نوعی داوری کند و فرق بین حق الله و حق الناس نیست.