header

مقدمه اصول فقه (1400-1401) - جلسه 82

مقدمه اصول فقه (1400-1401)

دفاع از محقق نایینی در جریان قاعده ملازمه در مقام ضرورت نزد عقل گاه از آن حکم شرعی در نمی آید مثل ضرورت در مقدمه واجب و در سلسله معالیل و در ما نحن فیه.
در ما نحن فیه قاعده ملازمه جاری است و حدیث رفع قلم قابل تقیید است.
قاعده عقلی قابل تخصیص نیست پس ضرورت تعلّم للصبی قابل تخصیص نیست ولی حدیث رفع قلم قابل تخصیص است.
آیا آن چه در وجوب تعلم جاری شد در ضرورت های دیگر عقلی هم جاری است؟ (توضیح)

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 81

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

تعریف واجب مطلق و مشروط بر اساس کفایة الاصول
مشروط بودن نفس وجوب - نتیجه ظاهر خطاب - نظریه یا فرضیه رقیب
مشروط بودن واجب و مطلق بودن و فعلی بودن وجوب
( قید هیات نه ماده - یا قید ماده نه هیات)
نسبت به شیخ انصاری - مخالفت محقق نایینی با این نسبت.
قید ماده: 1. مقرّب یا دلیل آن 2. مبعّد آن، ظاهر خطاب
بر مبنای وضع عام و موضوع له و مستعمل فیه عام مشکلی نیست.
خصوصیت از قبل استعمال - پاسخ های دیگر - تهافت در کلام محقق خراسانی

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 81

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

ما یظهر عند نهایة الشوط - رأی اول مطبوع و قابل قبول است در برخی موارد نه همه موارد.آن جا که معنا واقعاً واحد است حقیقی است و داعی امری خارج از معنا است و معنای حقیقی را می‌توان اراده کرد.
اما در برخی موارد مثل استعمال صیغه در تعجیز و تهدید پیاده نمی‌شود به این که گفته شود صیغه در این موارد «لانشاء الطلب حقیقة» هست لکن به داعی کذا اصلاً انشاء طلب نیست بلکه ظاهر صیغه اظهار طلب است لکن طلبی در کار نیست.
پس در این موارد نظر دوم صحیح باشد هر چند نظر سوم مطلاقا قابل قبول نیست.فتأمل.
1-2-2. مفاد صیغه: ان الصیغة حقیقیة فی الوجوب - اقوال - لایبعد کونها حقیقیة فی الوجوب به دلیل: 1. تبادر

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 81

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

الصحیح و الاعم فی المعاملات
اختلاف در جریان نزاع صحیحی و اعمی در معاملات
کلام محقق خراسانی: اگر اسامی معاملات موضوع برای مسببات باشد تزاع معنا ندارد زیرا امر مسبب بین وجود و عدم دائر است و نزاع مزبور در آن معنا ندارد.
در مقابل برخی قائل به امکان جریان نزاع و ترتیب اثر بر آن هستند(مشهور)
محقق رشتی: قایل است که محل نزاع کلّ لفظٍ تصرف فیه الشارع لفظا او معنیً.مراد از تصرف لفظی نقل لفظ از معنای لغوی آن است و تصرف معنوی استعمال بدون نقل است. بنابراین الفاظ معاملات از محل نزاع خارج است بنابر فرض عدم تصرف.