header

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 74

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

ضرورت قبول ثمره اول علی وجه و انکار آن وجه آخر - تشدید امر بر رفتار مثل شیخ انصاری و آخوند خراسانی به:
1. این که اسامی برای واقع صحیح است نه مفهوم صحیح درست است.
2. این که مورد از موارد شک در محصل نیست، قبول است لکن باید بر عمل انجام شده صدق عنوان عمل محرز باشد و این بنا بر صحیحی با احتیاط است و بنا بر اعمی با برائت حاصل است.
بله اگر احراز عنوان عمل را بر عمل لازم ندانیم راه برای اجرای برائت باز می‌شود حتی بنا بر صحیحی شدن و ثمره به محاق می‌رود.
گرانیگاه بحث این است که کامل انجام نشده است.

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 74

امکان فهم مصالح و مفاسد مورد نظر شارع توسط عقل و عدم امکان اهمیت مساله - اختلاف در مساله و وجود دو رای عمده در مساله - نظریه عدم امکان و دلیل نقلی و عقلی آن تمسک به آیه « ما کنا معذبین» و روایات دیه قطع انگشتان دست زن و روایت مذمت قیاس برای اثبات عدم امکان فهم بیان ناتوانی عقل...
نظریه امکان و ادله نقلی و عقلی آن. وجود وجدان بر امکان فهم و روایات دال بر حجیت عقل در این باره - جواب از ادله عدم امکان نظر نهایی: امکان فی الجمله وو مهار شده فهم ملاکات و دفاع از قاعده ملازمه و...

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 73

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

ردّ کلام محقق عراقی: در آیه بر محض مخالفت امر وجوب حذر تعلق گرفته است.
تشدید بر قول به وجوب 1. آیه ان الله یأمر بالعدل و الاحسان
2. کثرت استعمال در استحباب - کلام صاحب معالم در این باره - کلام محقق عراقی: دلالت نه به وضع است و نه به غلبه بلکه از باب اطلاق و مقدمات حکمت است با این توجیه که: وجوبی اکمل است نسبت به طلب استحبابی زیرا نقص جواز ترک را ندارد و در وقت اطلاق حمل بر فرد اکمل می‌شود، طلب استحبابی بیان می‌خواهد در آینده به این مساله رسیدگی می‌کنیم.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 73

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

ثمره نزاع در مساله صحیحی و اعمی.
ثمره اول: بیان میرزای قمی و صاحب ریاض که صحیحی نمی‌تواند در وقت شک به برائت رجوع کند و اعمی می‌تواند؛ زیرا بر مذهب صحیحی صدق عنوان عمل بر مأتی به محرز نیست اگر احتیاط نکند در حالی که این صدق لازم است. این صدق بنابر اعمی شدن حتی با فرض اجرای برائت در وقت شک محرز است.
طرفداران این ثمره و مخالفان. شیخ انصاری و محقق خراسانی مخالف این ثمره هستند و آن را از مصادیق خلط بین وضع للمفهوم و وضع للمصداق می‌دانند. این ثمره در فرض اول صحیح بود در حالی که واقع، فرض دوم است؛ و لذا مشهور برائتی هستند با این که وضع را للصحیح می‌دانند.
محقق حائری و نایینی موافق این ثمره هستند بیان محقق حائری همان است که گذشت.