header

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 65

حدیث: انّ لله علی الناس حجتین: حجة ظاهره و حجة باطنه
اما الحجة الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمة و اما الحجة الباطنة فالعقول.
کاربست های عقل: در فقه، اخذ معارف از منابع، تبلیغ و نشر و در زندگی.
پیامبران آمدند برای درست کردن شخص عاقل، جامعه عاقل و حکومت عاقل. از نمودهای ضد عقل تسویف است.
مسوِّف مقابل کنتی و حالی است. انسان باید فی الحال
(حالّی و محاضِر) باشد نه مسوِّف یا کنتی.
نقل حالت اعشی که اسلام نیاورد با این که قصد تشرف به اسلام داشت.
رجوع الحیثیات التعلیلی فی الواجبات العقلیه الی الحیثیات التقییدیه.
توضیح این دو اصطلاح - تفاوت حیثیت تعلیلی در واجبات عقلی و غیر عقلی (نقلی بالمعنی الاعم)

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 64

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

نقد وجه ششم (فهم عقلاء و عرف) بیان کافی ندارد با توجه به طریقیت.
بیان محقق بروجردی نیز عقیم است و ناسازگار با هم مثل...
صورت الحکم با توسعه واقع نمی سازد. هر کجا توسعه است مطابق توسعه و هر کجا ترخیص است ترخیص و الّا عدم الاجزاء محقق می شود.
طرح برخی شبهات مانند: سهولت و سمحه بودن شریعت با حنیفیه - توصیه به اعتدال در این باره - سهولت در تبلیغ - در بیان شریعت - در جعل احکام

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 64

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

5.9.6- در عدم اعتبار قیام مبدأ به ذات حقیقةً و کفایت مجاز در اسناد - هدف از این امر اصلاح حال مجاز در اسناد مثل المیزاب الجاری است.
ادعای محقق خراسانی در خلط بین مجاز در کلمه با مجاز در اسناد از صاحب فصول
مسائل باقی مانده:
1. تفاوت بین اطلاق مشتق و ما یؤدی مفاده من غیره
توضیح وصف بسیط اشتقاقی مثل کافر،مشرک و شاکر با ذکر هیأت و جمله یا شبه جمله.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 64

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

نقد تصویر جامع شیخ انصاری - مرکب تام نیز مراتب دارد و مشکک است فما الجامع بین کل ذلک؟ - وجهی برای انحصار جامع در مرکب تام نیست. نقد تصویر محقق بروجردی از جامع که خلاف ارتکاز و ادله شرعیه است.
عدم بقای تصویر برای جامع بنا بر صحیحی شدن.
جامع بنا بر قول اعم: 1. جامع عبارت است از جمله ای از ارکان در نماز و زائد بر آن در مامور به معتبر است لکن در مسمّا معتبر نیست.
2. جامع معظم اجزاء است که نام عبادت دائر مدار آن است.
3. وضع اسامی عبادات (و معاملات) مثل وضع اعلام است که شامل همه حالات می‌شود.
4. موضوع له صحیح تام واجد همه اجزا و شرائط بوده سپس توسعه در استعمال پیدا کرده است. نظیر معاجین و ادویه.
5. مثا مقادیر و اوزان باشد.