خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 64
شبهه: سخت بودن امر بر تنقیح مناط زیرا 4 اطمینان لازم داریم که معمولا حاصل نمیشود بدین قرار: 1.اطمینان به ملاک در اصل 2.انحصار ملاک 3.وجود ملاک در فرع 4.نبود مانع
جواب: تنقیح مناط آسان نیست اما نباید راه آن را بست و اطمینان های ذکر شده در مواردی نه چندان کم حاصل میشود مضافا اینکه فهم موسّع از نص غیر از تنقیح مناط است و کار در آن پدیده آسان تر است.
لزوم تناسب و تقارب در گزینه هایی مثل واجب تخییری و دیه و حدّ محارب به دلیل حکمت حاکم بر تشریع است.
البته تناسب در تعبدیات لازم نیست. نباید شرعی را مقابل عقلی و بالعکس قرار داد بلکه باید نقلی (به معنای عام که شامل مثل اجماع و سیره نیز میشود) را مقابل عقلی و بالعکس قرار داد.
رجوع الحیثیات التعلیلیة فی الاحکام العقلیة الی التقییدیة دونها فی الاحکام غیر العقلیة.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 63
تمسک به نفی حرج و نفی عسر برای اثبات اجزا علی الاطلاق صحیح نیست. حرج و عسر شخصی است لکن حرج و عسر شرعی اوسع است از نگاه ما.
نقل کلامی از سیخ انصاری نسبت به ضرر در معاملات
نسبت به وجه پنجم از وجوه اجزا( اطلاق مقامی یا شبه آن)
و ردّ آن: چیزی از گذشته ثابت نیست به ویژه که حکم کشف را برخی نصوص احیاناً بیان کرده اند مانند لاتعاد و موارد اصول عملیه
وجه ششم: (فهم عرف و عقلا)
بیان دلیل کافی نداریم با فرض انگاره طریقیت.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 63
5.9.5- فی اعتبار قیام المبدأ بالذات و حد آن بر فرض اعتبار؛ استدلال قائلان به عدم اعتبار قیام مبدأ بذات به نحو حقیقت به صدق ضارب و مولِم بر ضارب و مولِم با این که ضرب و الم به مضروب و مولَم قائم است.
جواب: قیام لازم است تا صدق حقیقی باشد لکن تلبس به مبدأ از جهت ماده یا هیأت متفاوت است.
قیام صدوری- قیام حلولی- وقوع علی- وقوع فی- انتزاع با وحدت مفهومی - بدون وجود مگر برای منتزع عنه (خارج محمول در مقابل محمول بالضمیمه)
ان قلت: عرف از این نوع تلبس ها اطلاع ندارد.
قلت: عرف در مفاهیم مرجع است نه در تطبیق مفاهیم بر مصادیق.
نتیجه: اقول: شاید با این بساطت و سزاجت در مورد ذات باری تعالی نباشد، و نحن نؤمن بما انزله تعالی علی رسوله الصادق.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 63
تصویر جامع به نظر شیخ انصاری و محقق نایینی: الصلاة شرعاً هو المرکب التام و بقیه ابدال است و توسعة صلاة نامیده میشود.
با این وجود محذور عدم جواز رجوع به برائت پیش نمیآید؛ زیرا از مصادیق دوران امر بین اقل و اکثر است.
تصویر جامع بنابر نظر محقق بروجردی: جامع ذاتی تصور ندارد ولی جامع انتزاعی عرضی میتوان تصور کرد. مثلا در نماز گفت: قدر جامع «نحو توجه خاص و تخشع خاص از عبد نسبت به مولا» است. این توجه به منزله صورت برای اجزا و شرایط است.
صلاة آن توجه است که در همه حالات -حتی سکونات و سکوتات- هست. این توجه مشکک است و مراتب دارد.
این توجه وجودی جدا از اجزا ندارد و اجزا محصِّل آن نیست بلکه صورت برای این اجزا و موجود است بعین این وجودات مثل کلی طبیعی نسبت به افراد.