مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 61
5-9-2. فی الفرق بین المشتق و مبدأه مفهوما
مشتق ابا از حمل و جری بر ذات(متلبس به مبدا) ندارد چون با آن نحوی از اتحاد دارد به خلاف مبدأ.
نقول: محقق خراسانی به لازم فرق اشاره دارد نه به کنه آن والا سوال از وجه این فرق میشود که چرا چنین است؟!
و بر اساس توضیحات ما در امر اول مساله واضح است ضمنا مراد از مبدأ آیا همان معنای معروف و مصطلح آن است؟ما چنین فرض کردهایم.
محقق خراسانی در بیان آن امر ناظر به کلمات صاحب فصول است که تفاوت این دو را به اعتبار دانستهاند.
واضح است که فرق به اعتبار غیر از فرق به مفهوم و هویت است.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 61
تشکیک در ماهیت در کشاکش انکار و قبول. اشکال بر جامع اصفهانی که مبتنی بر قبول تشکیک در ماهیت است. انکار مشائیین و قبول اشراقی ها. استدلال بر انکار:
«ان الاکمل ان لم یکن مشتملا علی شیء لیس فی الانقص فلا افتراق بینهما و ان اشتمل علی شیء کذا فهو اما معتبر فی سنخ الطبیعة فلا اشتراک بینهما و اما زائد علیها فلایکون الّا فصلها مقوّما او عرضیا زائدا»
جواب اهل اشراق: جواب به عارض مشکک و به این که مصادره است؛ زیرا ادعا این است که افتراق به نفس ما به الاشتراک است.
نقول: این جواب به ویژه از مثل ملاصدرا -که قائل به اصالت وجود است- قابل قبول نیست؛ زیرا تفاوت در شئون، به وجود است که عارض ماهیت است نه به ماهیت پس تشکیک در ماهیت قابل فبول نیست حتی در عرض. لکن میتوان از محقق اصفهانی دفاع کرد که استدلال مشائیین در ماهیات حقیقی میآید نه اعتبارات و شبه اعتبارات مثل نماز و خمر و...
خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 61
بیان ضابطه پیدا کردن عنوان مادر و عنوان ثانوی:
قطع عقلی یا ظهور عرفیِ دلیل از طریق فهم مناسبات و ...
تصور ابتدائی و اشتباه از انقسام حکم به مولوی و ارشادی:
تقسیم ثنایی است - این دو فسم، قسیم یکدیگرند - ملاک ارشادی بودن هم ادراک مناط حکم توسط عقل است. راه فهم صحیح تتبع استعمالات حکم ارشادی و تحقیق در آن است.
1. امر به اطاعت و نهی از معصیت ارشادی است. ویژگی چهارگانه این امر و نهی.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 60
ادله اجزا در امارات - چند تذکر:
1. مبانی در کیفیت جعل امارات در نظر به اجزا و عدم اثر می گذارد.
2. بحث در وقت نبود قرینه خاصه است - بحث اصولی و کلی است نه فقهی و جزیی
3. ممکن است برخی ادله در برخی فرض ها نیاید
حدود ده دلیل که به برخی اشاره می شود:
1. اماره دوم مزیتی بر اماره اول نداردو
2. اماره دوم نسبت به اعمال گذشته منجزیت ندارد.
3. حجیت دائر مدار وصول است و اماره دوم نسبت به اعمال ماضی واصل نشده است.
4. عدم اجزا منافات با یسر و تسهیل و موجب حرج است
5. اطلاق مقامی (سکوت) ادله از پیش آمد کشف خلاف
6. رویه عقلا و فهم عرفی بر اجزا است.