مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 20
جنسیة البحث عن المسألة: لفظی یا غیر عقلی؟
نقد روش برخی مثل روش فخر رازی در این مساله.نقد روش شناختی - روش مشهور بر عرفی - لغوی و لفظی انگاشتن مساله است.
کلام محقق بروجردی: احتمال اول: وجود مبدأ و حیثیت صدق در یک زمان کافی برای عنوان مشتق بر ذات خارجی و بیش از این لازم نیست. یعنی اعتبار حیثیتی که الی الابد باقی باشد لازم نیست.
احتمال دوم: تلبس یک آن منشا اعتبار و انتزاع حیثیتی میشود که ابد باقی است و همین است منشأ صدق.
در فرض اول: بحث عقلی میشود و به عالم الفاظ بر نمیگردد.ظاهرا این احتمال مراد نیست؛زیرا حیثیت صدق لازم است و با سلوک علما و استدلال به مثل تبادر و... نمیسازد.
در فرض دوم: بحث لغوی است و این که آیا موضوع له مشتقات به نحو اخص وضع شده یا اعم.در این صورت استدلال های اقامه شده قوام مییابد.
نقد: ایشان ثابت نکرد که بنا بر وجه اول چرا بحث عقلی میشود، بلکه بنا بر وجه اول نیز لغوی عرفی میشود.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 20
تصویر دو تصور و انتقال از تصور اول به دوم و ترکیز بر تصور دوم و این است رمز توافق دائمی وضع و موضوع له از حیث عمومیت و خصوصیت.
معانی الحروف و حال الوضع و الموضوع له و المستعمل فیه فی الحروف.
تتبع در آراء؛ سه مذهب کلی: 1. همان معنای اسمی 2. حروف اصلا معنا ندارند 3. معنی آنها با معانی اسمی متفاوت است.
بیان رأی اول: موضوع له و مستعمل فیه مثل اسماء اجناس است، زیرا خصوصیت متوهم اگر باعث شود که معنا جزیی حقیقی خارجی شود، این صحیح نیست زیرا گاه معنا کلی است.
و اگر باعث شود که معنا جزیی ذهنی شود، زیرا باید حالت برای معنای دیگری فرض شود و از خصوصیات آن فرض شود مثل عرض(منتها عرض در خارج وابسته است و معنای حرفی در ذهن) و لذا قیل: ما دل علی معنی فی غیره این هم صحیح نیست، زیرا:
1. فلابد من لحاظ آخر زیرا تصور مستعمل فیه لازم است.
2. نباید بر خارجیات صادق باشدزیرا ذهنی است.
3. پس سیر از بصره تنها با تجرید و الغای خصوصیت امکان استعمال دارد.
4. این لحاظ مثل لحاظ در اسماء است و چنان که این ملاحظه در اسماء ملحوظ نیست در حروف هم نیست.
نتیجه: هیچ تفاوتی بین معنای حرفی و اسمی نیست.
خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 20
نصوص مبین مقاصد و نقش آن در استنباط
وجود 5 رویکرد نسبت به تاثیر این نصوص در استنباط
اصطلاحاتِ نیازمند توضیح مثل مناسبات حکم و موضوع، الغای خصوصیت، تنقیح مناط، تقیه، مخالفت عامه، موافقت عامه
تقیه در نگاه صاحب حدائق برای القای اختلاف بین شیعه بوده است
روش شناسی اجتهاد
روش تجمیع ظنون و مدرسه ای و آثار متفاوت هر کدام
خبر ثقه یا موثق به
مقدمه اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 19
7.2.1 - الامر عقیب الحظر او توهمه
تذکر: لولا القرینه محل بحث است
محقق خراسانی: 1. به مشهور نسبت اباحه میدهد. برخی عامه: وجوب را گفتهاند. برخی: تبعیتها لما قبل النهی ان علق الامر بزوال علة النهی.(در مساله 8 قول گفته شده است)
2. تمسک به استعمال- چون معمولا همراه قرینه است- فایده ندارد (و این ثمره بحث را در شکل حاضر و مشهور آن-که در مثل کفایه هست- کم میکند. مگر آن چه را ما در ادامه خواهیم گفت در نظر بگیریم)
3. خود دو مدّعا دارد: أ. ظهوری در تعیّن خاصی ندارد
ب. درنهایت مجمل میشود که باید قرینه آن را تعیین کند.
برخی اقوال خارج از مفروض کلام است مثل قول تبعیت که اشاره شد یا - به نظر برخی- قول محقق عراقی که میفرماید: اگر متعلق امر از عبادات باشد، استجباب آن قابل استفاده است.