header

خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 22

توضیح اصل تشریع و اصل بودن معصوم علیه السلام در مقام بیان شریعت
تصل حمل بر مثال یا حمل بر انحصار در کلمات ائمه
فرق بین مطلقات و عمومات صادر برای عمل مردم یا صادر برای تعلیم به شاگردان درس
بیان مسائلی از دفتر سوم اصول
مساله تبعیت و عدم
امکان فهم مصالح و مفاسد پیشین و عدم گستره شریعت
رابطه تکوین و تشریع
نقش عرف،زمان و مکان در استنباط
هرمنوتیک
تاثیر شأن و سبب نزول آیات و صدور روایات در مفاد آیه نازل و روایت صادر

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه 21

مقصد اول اصول فقه (1404-1405)

ان قلت: در نصوص دینی گفته شده ظلم در مورد خداوند معنا ندارد.(سوره بقره 57 و اعراف 160 و روایت زراره از امام باقر علیه السلام)
قلنا: آیات و روایت در ستیز با اقتضای وجدان، لغت و عرف نیست و مراد از نفی ظلم اضرار و تنقیص و غصب است چنان که از روایت استفاده می‌شود و از کلمات برخی از مفسران.
روایت امام باقر علیه السلام نیز دال بر اطلاق ظلم به خداوند توسط بنده است.
آیات « و ما قدروا الله حق قدره» استحقاق ثواب و عقاب در امتثال و مخالفت با واجب غیری
در مساله حداقل 5 نظریه وجود دارد.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 21

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

احتمال وجود ارتکاز نوعی متشرعی حکم قرینه متصله‌ی موجب اجمال را دارد.
جواب به مرحوم صدر:
1. التزام فقهی ندارد 2. با برنامه شارع ناسازگار است که بنا بر اهتمام شدید به تحفظ دارد و متناسب با آن گفتگو و انتقال احادیث را مدیریت کرده است.
تحقیق:
نباید مبانی قائل شدن به ظهور صیغه را در وجوب نادیده گرفت.
2. باید مساله را در ما یصلح للقرینیه بررسی نمود آن هم در فضای فرازمانی و فرامکانی بودن ادله.
و در این صورت قول به بقای صیغه بر وجوب تقویت می‌شود.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 21

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

نزاع در وضع و استعمال یا در صحت اطلاق و عدم با فرض تسالم بر وضع و مفهوم و استعمال است؟
اصفهانی: ظاهرا به شکل اول است ولی صریح برخی شکل دوم است. با این توضیح:
در معنا و مفهوم مشتق که بحث نیست بلکه در حمل اختلاف است.
قائل به عدم صحت اطلاق (اخصی) مشتقات را مثل جوامد می‌بیند - دنبال منشأ حمل و انتزاع است که منقضی شده است ولی قائل به صحت (اعمی) می‌گوید: این دو نوع حمل فرق می‌کند زیرا در جوامد حمل هو هو است ولی در مشتقات ذی هو و حمل نسبت است که مجرد خروج از کَتم عدم (آناً ما) کفایت می‌کند.
اقول: مناقشاتی بر شیخ هادی طهرانی وارد شده است.
باید وجه قول او را دید و آن این است که وی بر قول اعمی اشکال می‌دیده لذا به فکر توجیه افتاده است و نکته را اختلاف در حمل دیده است و به این مسیر رفته است.
لکن تلاش ایشان عقیم است؛ زیرا بالاخره صحت حمل و عدم صحت حمل به وضع بر می‌گردد. و با وضوح مفهوم مشتق وضعیت حمل هم معلوم می‌شود. و...