header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 14

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

نقد اول محقق خویی بر محقق نایینی
1. تعلق تکلیف به جامع مقدور و غیر مقدور اشکال ندارد اگر مصلحت مورد نظر شارع به جامع خورده باشد پس اگر اطلاقی باشد به اطلاق تمسک می‌شود و مقتضای اطلاق سقوط واجب از مکلف است اگر در خارج محقق شود و اصل عملی نیز برائت است.
2. اعتبار حسن فاعلی دلیل ندارد و اعتبار آن سر از انکار واجب توصلی در می‌آورد.
تحقیق مطلب:
1. در بحث حاضر، نباید مبانی مورد قبول را نادیده گرفت. مثلا از مبانی غیر قابل انکار تقسیم واجب به تعبدی و توصلی است، حال آیا واجب محل بحث واجب تعبدی فقط است یا اعم از هر دو است.
اگر اعم است اعتبار حسن فاعلی- اگر در تعبدیات لازم باشد- در توصلیات جای فرض دارد؟ و از این نظر حق با محقق خویی است.
2. تعلق تکلیف (یعنی امر و وجوب) به جامع بین مقدور و غیر مقدور چه معنایی دارد؟!
چیزی که مقدور نیست تحت طلب قرار نمی‌گیرد چه مستقلاً و چه ضمناً!
البته ممکن است شارع عمل اجباری را نیز مورد جعل قرار دهد مثلاً اگر بگویند: اگر کسی را دست بسته و به زور به حج بردند واجب او ساقط می‌شود؟
و او بفرماید: حج مورد طلب من اعم است و این غیر از تعلق تکلیف به غیر مقدور است.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 14

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

توجیهات بطون قرآن در آرای مشاهیر اصول
3. نازل به نزول در هفت یا هفتاد مرتبه است
4. توسعه در مصداق معنا
5. اشاره به تفاوت در استفاده از قرآن به اعتبار مراتب توان انسان
داوری در آراء:
1. مقارن به جای استعمال مفهوم است لکن دلیل ندارد و از روایات نیز هدایتی بر آن نیست.
2. نزول هفت یا هفتاد مرتبه قرآن بنیان ندارد نزول علی سبعة احرف داریم که آن هم محل بحث است.
3. استعمال در بیش از یک معنا مدلول روایات نبوده است.
اشاره به دو حدیث ناب.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 14

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

پاسخ به شبهات درس - فی تقسیم الوضع و الموضوع له باعتبار کونهما خاصین او عامین او مختلفین - پذیرش 3 قسم آن از سوی مشهور و اختلاف در وضع خاص و موضوع له عام
کلام محقق آخوند: 1 و 2. وضع(ملحوظ) عام و لفظ به ازای آن یا به ازای مصادیق آن (وضع عام و موضوع له عام - وضع عام و موضوع له خاص)
3. وضع خاص: لفظ به ازای خاص فقط صحیح است (هر دو خاص)
نکته: احاظ عام می‌تواند آلت لحاظ خاص باشد چون عام از وجوه مصادیق و خاص است ولی خاص -بما هو خاص- نمی‌تواند آلت لحاظ عام باشد.
اقول: نکته حتی بوجه این است که خاص مقترن به ویژگی های است که همراه او است ولی عامم در خاص وجود دارد. بله اگر تصور خاص موجب تصور مستقیم عام شود در این صورت هر دو عام است ولی در وضع عام و موضوع له خاص این فرض مراد نیست.وجه اشتباه محقق رشتی در این باره.

خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 14

نقد ساختار مشهور/ اصول فقه
1. ساختار مشهور محور یا محور معین ندارد
2. مباحثی از مسائلی که در آن بحث شده، باقی مانده است. مباحثی از قرآن، سنت، اجماع و عقل.
3. مسائلی مانده است که در دفتر دوم اصول فقه باید بیاید (تعهدات و التزامات شارع در تشریع و مبینان شریعت در بیان شریعت)
4. مسائلی مانده است که باید در دفتر سوم اصول فقه بیاید مثل گفتگو از عرف، مصلحت، مقاصد، گستره شریعت، گستره اجتهاد و...