مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 7
فی الحقیقة الوضع و ماهیته - تفاوت این بحث با بحث رابطه لفظ با معنا و با بحث تعریف وضع.
در حقیقت وضع آرایی هست:
1. وضع امر واقعی است ولی از مقولات جواهر و اعراض نیست چون به لحاظ و اعتبارات متفاوت میشود و مقولات اینگونه نیست.
ایجاد ملازمه بین لفظ و معنا است و قائم به معتبِر است و لذا صح وضع اللفظ للمعدوم بل المستحیل ...
اشکال بر این نظر: اگر منظور ایجاد ملازمه مطلق است حتی للجاهل فهذا باطل و الّا هر جاهلی بمجرد سماع لفظ باید معنا را میفهمید.
اگر منظور ایجاد ملازمه فقط برای عالم است، این ملازمه بعد از وضع و علم به آن است پس خود وضع نیست.
خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 7
گفتگو از اصل جاری در مورد جزیی مثل استصحاب در مورد خاص خارجی بحث اصولی نیست.
گفتگو از کلیات استصحاب، برائت و ... بدون توجه به مورد خاص بحث اصولی است.
گفتگو از اصل جاری در یک مورد کلی مثل اصل جاری در ماء نجس متغیر بنفسه به دو اعتبار می تواند بحث فقهی (قاعده فقهیه) و بحث اصولی باشد.
در مساله باید تفصیل داد.
مساله اصولی
قاعده فقهی و مساله فقهی
تفاوت میان اینها
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 6
لزوم رعایت اصول عقلایی حتی الامکان در تفسیر قرآن
اصرار موجّه بر ربط آیات به یکدیگر متی ما امکن. نسبت به قرآن باید گفت: مثل قرآن مثل یوم القیمة است که جز حق در مورد او جاری نیست و زیر پا گذاشتن اصول مقرّر عقلایی با حق علی الاطلاق بودن قرآن نمیسازد.
آیه سوره بیّنه در مقام بیان حصر عبادت در عبادة الله است و نفی شرک و زیادتی نباید در مورد آن قائل شد.
سیاق آیات و پیش آمد تخصیص اکثر بر فرض دلالت آیه بر اصل مورد بحث نیز شاهد مدّعای ما است.
در دلالت آیه اطاعت بر اصل مزبور - بیان استدلال:
آیه دال بر اطاعت است و اطاعت با قصد امتثال است. البته توصلیات تخصیصاً خارج شده است.
نقد استدلال به آیه برای استفاده اصل - دو مبنا برای اطاعت: انجام عمل با قصد امتثال و صرف عدم معصیت و مراد در آیه معنای دوم اطاعت است.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 6
ان البحث عن حقیقة الاستعمال لیس بحثاً عن شیء مجهول حتی یوجّه النزاع فیه - ذاهب الی الافناء لا یمکنه انکار العلامیة و ذاهب الی العلامیة لایمکنه انکار کون اللفظ و وجهاً للمعنی و...
نتیجه: در بسیاری از موارد نزاع واقعی نیست.
اشتراط انحصار نیز چنین است - چیزی به نام انحصار نداریم نهایتاً خلاف متعارف است.
مساله عقلی نیست - نوعی خلط مثل استلزام صدور کثیر از واحد
اقتراح: جواز الاستعمال علی وجه الحقیقة اگر همه اطراف معنا حقیقی باشد بالقرینه مگر در مقام تعمیه و ابهام گویی.
مناسبات قرآن و مساله بطون با استعمال در بیش از یک معنا