header

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 84

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

درس اخلاق: و لایجرمنکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی.
تاکید رهبران الاهی ادیان و پیامبر عظیم الشان بر عدالت در همه حال برای همه و بر اخلاق و تقوا - اهتمام اسلام و ادیان الاهی بر تنظیم اخلاقی و عادلانه روابط - عدالت و اخلاق در نقد و مجازات - ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولاً.
ادامه نقل کلام محقق نایینی - تسامح واضح محقق نایینی در اصرار بر تثبیت آلیت و نفی سببیت و در قول به تعدد وجودی سبب و مسبب و وحدت وجودی آلت و ذوالآلة.
نتیجه کلام محقق نایینی این است: امضای مسبب همان امضای سبب است نه این که مستلزم امضای سبب باشد.

مقدمه اصول فقه (1400-1401) - جلسه 84

مقدمه اصول فقه (1400-1401)

تفاوت واجبات و محرمات ضروری نزد عقل که می‌تواند محکوم حدیث رفع قلم باشد یا وجوب تعلّم که نمی‌تواند محکوم حدیث رفع قلم باشد بلکه وجوب تعلم از عموم حدیث رفع قلم خارج است.
واجبات و محرمات ضروری از گروه اول معلّق به عدم ورود تعبد از ناحیه شارع است.
بحث مشروعیت یا عدم مشروعیت عبادات صبی مبحث مهم دیگری است که مجال آن، محیط حاضر نیست و بحث ما ربطی به آن ندارد.
آثار وضعیه تکوینیه و برخی از احکام وضعیه شرعیه مثل ضمان ربطی به بلوغ ندارد هر چند نسبت به برخی دیگر از آثار (مثل صحت معاملات و عبادات صبی) شرطیت بلوغ -حداقل نزد برخی از فقیهان - مسلّم است.
مقدمه هفتم از مقدمات اصول فقه: مصادر الجعل و التکلیف: الارادة الالهیة و المناشئ التابعة لها.
توضیح و فرق مصدر جعل و اعتبار و مصدر کشف ...

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 83

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

1. در دلالت جمل خبریه بر وجوب-بعد این که معلوم شد به قصد حکایت نیامده- دو نظر وجود دارد: محقق خراسانی آن را ظاهر در وجوب می‌داند یا لااقل (اگر ظهور نباشد) با کمک گرفتن از مقدمات حکمت موجب می‌شود که دلالت بر وجوب متعین کند.
و وجه آن شدت مناسبت اخبار با وجوب است و بقیه محتملات بیان و نصب قرینه می‌طلبد. البته مثل صاحب مستند(محقق نراقی) دلالت بر وجوب را انکار کرده است.
تنبیه: در آن چه در بحث اول گفته شد که جمل خبریه دالّ بر وجوب است فرقی نمی‌کند که معنای جمله خبریه مستقل در طلب باشد یا طلب داعی باشد(درر الفوائد:حاج شیخ)

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 83

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

امضای مسبب یستلزم امضای سبب را اگر سبب واحد یا متعدد لکن علی حد سواء باشد، لکن اگر متعدد و قدر متیقن داشته باشد محذور لغویت پیش نمی‌آید و امضای مسبب امضای سبب نیست.
آن چه به محقق نایینی نسبت داده شده و بر اساس آن بر وی اشکال شده قابل قبول نیست.کلام محقق نایینی این است: معنای حلیت بیع: حلیت ایجاد آن است و هر چه عرفا مصداق ایجاد بیع باشد مشمول دلیل حلیت بیع است. منشآت دو اعتبار دارند:
1. حیثیت ذاتی یعنی بدون انتساب آن به منشِیء
2. حیث اعتبار به فاعل (اسم مصدری و مصدر).
در مثل بعت و اضرب این لفظ موجد ملکیت یا طلب نیست
بلکه اراده و انشاء موجِد استو نسبت صیغ معاملات به معاملات نسبت سبب و مسبب نیست که دو وجود باشد بلکه نسبت آلت و ذوالآلة است که یک وجود است.