تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه 9
اسم در لغت و عرف به معنای لفظ موضوع برای مسمّی است و از این جهت ابهام ندارد. اما در ترکیب(بسم الله) ابهام دارد و حداقل سه نظر در آن هست:1. زاید است 2. به معنای مصدر مزید فیه یعنی"تسمیه" است 3. به معنای ذات و مسمّی است.
نقد نظر اول:حمل برزاید اگر اصل آن را نسبت به قرآن بپذیریم نیازمند دلیل است و چنین دلیلی در اینجا وجود ندارد.
چرا توهم زیادت اسم شده است؟چون قایل فکر کرده اسم منشأ اثر نیست و نمیتواند مورد حمد و تسبیح واقع شود ولذا در آیاتی مثل سبّح اسم ربک الاعلی و فسبح باسم ربک العظیم هم باید قایل به زیادت اسم باشد!
نظر دوم:نیز دلیل میطلبد! شاید طرف مثل ابدأ در تقدیر یا نیت گرفته و مناسب دیده که اسم به معنای تسمیه باشد.
نظر سوم:باید دید منظور قائلان چیست؟ برخی با توجه به ظاهر این نظر، این نظر را نقد کردهاند. نقودی را شیخ طوسی بر این نظر وارد کرده است.(تفسیر تبیان 26/1)
داوری: به نظر میرسد نباید این نظر را آن قدر سخیف دانست که شیخ طوسی فرض کرده است!یا برخی دیگر.
(تفسیر القرآن الکریم75/1 و المنار 40/1)
نقل روایتی در این باره/کلام المیزان درباره اسم/دو اطلاق برای اسم.
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 50
در دلالت «بغض» بر حرمت و بطلان تأمل است. در اثبات حرمت اخذ اجرت برای اذان نیازمند روایت زید بن علی نیستیم.
در اثبات حرمت اخذ اجرت برای تعلیم قرآن نیازمند هستیم. نسبت به دلالت روایت 3و 4 -که حامل واژه سحت است- از جهت اثبات حرمت و بطلان (ضمان و عدم مالکیت) اختلاف است. اکثر آن را حمل بر حرمت کردهاند و در ملکیت آن اختلاف است. شیخ انصاری منافی ملک نمیداند ولی برخی آن را ظاهر در غیر ملک میدانند.
نظر ما این است که در دلالتش بر حرمت و عدم ملک تامل است به دلیل کلام لغوی ها.
روایت 3و4 ضعف دلالت و سند دارد. روایت 5 دلالت و سند ضعیف است.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 53
العبرة فی جریان البرائة و الاحتیاط بکون البیان علی عهدة الشارع و عدمه. چگونه با شک در محصّل میتوان متعلق تکلیف را معلوم دانست؟!
استدامه التضییقات علی صنع الخراسانی-نقض و اشکال بر کلام خراسانی در تصویر جامع بنابر صحیحی شدن.
محقق نایینی: الکلام فی تصویر جامع قریب عرفی یقع تحت الخطاب لا فی الجامع العقلی الملاکی.
اقول قد یقال: ان ما ذکره النایینی مجرد استبعاد علی کلامه و لایرده من اصله و اساسه.
لکن اشکال محقق نایینی بر آخوند خراسانی را نباید ساده گرفت؛ زیرا تصور جامع به عنوان مسمّای لفظ صلاة(مثلا) که متعلق تکلیف و معلوم نزد توده مردم و مورد اشاره در همه استعمالات شارع باشد با آن چه محقق خراسانی فرموده بسیار فاصله دارد.
الاستطراد- العبادات و الدواعی و الحِکَم المترتبه علیها المدلول علیها فی النصوص - رابطه آثار عبادات که در نصوص آمده با عبادات چگونه است؟
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 57
در کلام اصحاب و لغت به امری واضح نسبت به مفهوم رشوه نمیرسیم. باید به قدر متیقن اخذ کرد.
قدر متیقن این است: ما یعطیها الشخص الآخر للوصلة الی حاجته فی موضع عدم وجه للاعطاء و الاستحقاق.
پس رشوه به باب قضا منحصر نیست.
ادامه گفتگو از مفهوم شناسی رشوه اما از لغت؛ ابن سیده: الجعل، ابن اثیر:الوصلة الی الحاجة بالمصانعة. ما یعطی توصلاً الی اخذ حق او دفع ظلم فغیر داخل فیه - اختلاف بسیار بین تفسیرش به مطلق جعل و آن چه برخی فقهاء میگویند اشراب قصد باطل و خلاف حق در رشوه.
مجمع البحرین:عمده استعمال رشوه در ما یتوصل به الی ابطال حق او تمشیة باطل.
مصباح المنیر:ما یعطیه للحاکم و غیره لیحکم له او یحمله علی ما یرید. قاموس: الجعل
اما از فقه: در فقه تضییقات شروع میشود.