header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 90

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

فکر تقسیم ثلاثی: اقسام واجب 1. به هر نحوی حاصل شود
2. قصد عنوان می‌خواهد 3. با خصوصیت تقرب باید باشد که خود دو قسم است.اول: ینطبق علیه عنوان العبودیة دوم: عبادت نیست و لو قربی است.
پس باید گفت: واجب توصلی و تقربی و تقربی تعبدی یا غیر تعبدی، تعبدی فقط برای خداوند متعال ولی اطاعت برای دیگران نیز هست.
پیشنهاد: حذف تعبدی و آوردن تقربی در مقابل توصلی.
نقد این فکر؛
آیا مقصد قائل بیان چند اصطلاح است؟ اگر این باشد آن چه مسلم فرض کرده، مسلّم نیست بلکه بر خلاف آن بیاناتی هست مثلاً: 1. راغب بین عبودیت و عبادت فرق می‌گذارد و دومی را ابلغ از اولی می‌داند و آن را خاص خداوند می‌داند نه عبودیت را.
2. خلیل بن احمد تعبد را در غیر خداوند به کار می‌برد.
3. جوهری عبودیت را خضوع و زل می‌داند.
4. ابن منظور از زجاج نقل می‌کند که عبادت طاعت با خضوع است. و این بیانات مخالف معطیات این فکر است.
4. معنای متعین از تعبدی و توصلی را همان توقف بر قصد قربت و عدم می‌گیریم.
5. اولویت تمرکز در طرح نزاع بر مسائلی که در فقه وجود دارد.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 36

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

فی تفسیر الفور بناء علی اقتضاء الصیغة ایاه.
تفسیر این عنوان توسط محقق خراسانی - دو وجه در مساله مبتنی بر وحدت مطلوب و تعدد آن - نظر محقق خراسانی خود صیغه هیچ دلالتی ندارد.
التحلیل و النقد: دو گونه بحث می‌توان کرد:
1. بنا بر قول به فور آیا تکلیف ساقط می‌شود با تخلف در آن اول یا نه؟
2. اگر ساقط نمی‌شود، فوریت آن در آنات بعد محفوظ است یا نه؟
محقق خراسانی این دو بحث را جدا نکرده است. گویا جواب فرض دوم را به اثبات می‌داند و مسلّم گرفته است.
محقق خراسانی بحث را مبتنی کرده بر قول به اقتضای صیغه فوریت را ولی بحث تعدد و وحدت مطلوب بر فرض استفاده فوریت از قرائن خارجیه نیز مطرح است.
مرحوم آخوند صیغه را خالی از دلالت بر وحدت مطلوب و تعدد مطلوب می‌داند قهراً باید از خارج استفاده شود، ایشان حکم صورت شک را بیان نکرده است!

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 101

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404)

جمع بندی از انظار در کل
1. توسعه مطلق اجزا تا حد نظر آقای حکیم و کاشف الغطاء(با نکته مذکور در کلام مرحوم کاشف الغطاء)
استدلال این گروه معلوم است وجه عقلی است که در کلام این دو محقق هست. به علاوه نقض به تفاوت بین مثل معقوده به عقد فارسی و غیر آن.
2. تضییق مطلق مگر تا حد دلیل مثل ما عن العمیدی(جواهر ج 40 ص 99)
3. تفصیل مثل صاحب عروه و جمعی دیگر مثل صاحب جواهر - معیار نظر این گروه چیست؟ واضح است که ایشان فرق می گذارند بین عمل سابق که امتداد در آینده دارد با عمل لاحق. به علاوه وجود سیره می تواند مستند این تفصیل باشد.
مشکلات هر نظر: عدم دلیل بر اول - ضیق و حرج بر دوم و نکات مؤیداتی دیگر - عدم ضابطه در سوم

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 55

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

حدود دلالت قاعده جبّ و قرائتی جدید از آن - قاعده تا حدی روشن است. قدر متیقن از شمول و قدر متیقنی از خروج دارد.
شعار بودن روایات قاعده جبّ به چه معنا است؟(عبارت خوانده شود)
دفاع از اتدیشه جبر(جبران) بر برخی مناهج در اجتهاد - کلام صاحب جواهر در حدود قاعده و نقد آن