header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 5

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

نقد استدلال به آیه 5 سوره بینه برای اثبات اصالت تعبد
نقد نقد - ادب تفسیر قرآن - توجیه اختلافات تعبیر قرآن در موارد مشابه.
ماده هدی استعمال با: باء و لام و الی و بدون حرف جر
لغت مجاز بدون الی است و لغت غیر اهل مجاز با الی است سایر توجیه اختلاف استعمالات در این ماده.
ماده وفی 19 بار در قرآن استعمال دارد: 11 مرتبه با باء و 8 مرتبه بدون حرف جر.توجیه اختلاف
ماده اراده 139 بار با لام و بدون لام آمده است.
توجیه اختلاف و ماده امر 247 بار در قرآن آمده است.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 68

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

تفصیل صاحب جواهر در عدول - آیا تفصیل وی، تفصیل است یا مورد قبول همگان است؟الظاهر هو الثانی.
نگاهی به تعلیقات در ذیل مساله11 - برخی توضیح است و برخی به اختلاف در معنای تقلید برمی‌گردد و جمعی هم واقعاً با سید ماتن اختلاف دارند.
آن چه تعیین کننده است ادله تقلید است و اقتضای دلیل تقلید جواز عدول است مطلقا البته با ملاحظه آن چه از صاحب جواهر نقل شد.
نسبت به عقد الاستثناء: 1. تعلیقه محقق حکیم: مساله تابع حکم تقلید از اعلم است و مسبوق نبودن تقلید اثری ندارد.بله اگر وجه تعیین رجوع به اعلم اصل عقلی باشد در مقابل استصحاب حجیت فتوای معدول عنه عدول ناموجه است.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 82

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404)

تعلیقه های متعلق به فرع دوم از مساله 46
فرع دوم: عدم جواز تقلید غیر اعلم اذا افتی بعدم وجوب تقلید اعلم
1. اگر اعلم در مساله ای فتوا نداشته باشد یا مقلّد نمی داند تقلید غیر اعلم جایز است.
2. تعلیقه خود ما بر متن عروه که از غیر اعلم نمی توان تقلید نمود مطلق نقد تعلیقه اول که نداشتن رأی یا ندانستن رأی تاثیری در حکم مساله ندارد.
ناهماهنگی در تعلیقه های مرحوم سید صدر الدین صدر
تعلیقه های فرع سوم:(اشکال در اعتماد بر رأی اعلم لو افتی بعدم وجوب تقلید اعلم)
تنافی با فرع اول /توضیح تنافی - به عبارتی او نباید فتوا دهد لکن اگر تنافی با فرع اول
تعلیقه فرع چهارم: (قدر متیقن للعامی تقلید در فرعیات)
توضیح در مساله 67 و 70 - نقد - در این جا ارتباط ندارد

پاسخ به پرسش های درسی (1401-1402) - جلسه 1

مشهد
مدرسه عالی فقاهت آل محمد
قدر متیقن گیری در ادله لبی در کشاکش اثبات و نفی