فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 5
اختلاف نظر نسبت به شرط هفتم(مجتهد مطلق باشد)
اگر نسبت به مقدار اجتهاد اعلم از دیگران باشد - تفصیل بین وجود مجتهد مطلق و عدم آن - تفسیر متجزی به من یقدر علی استنباط الحکم الشرعی فی بعض الفروع - شرط حیاط ئ اعلم بودن قبلا بحث شده است - تأملی در ولدالزنا نبودن هست ولی کسی صریحاً مخالفت نکرده است.
نسبت به شرط یازدهم-افزون بر عدالت- اختلاف جدّی است. برخی آن را به شرط عدالت بر میگردانند.
شرط بلوغ: مهنای بلوغ - بلوغ عرفی و فقهی - برداشت اشتباه از کلام صاحب جواهر - بلوغ در وقت تقلید معیار است نه در وقت استنباط - ادله اعتبار بلوغ
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 15
برخی تلاش ها از قائلان به عدم اعتبار غیر از تمسک به سیره و اطلاق بعض الادلة
1. قیام سیره بر رجوع به رجال لعدم وجود زن مجتهده جامع شرائط بوده است.
2. انصراف ادله به رجال بدوی است که اعتبار ندارد.
3. ذکر رجل از باب تغلیب است نه انحصار
نقد و بررسی ادله:
1. نقد ادله عدم اعتبار: تا ادله اعتبار پاسخ داده نشود ادله اعتبار به نتیجه نمیرسد؛ چون نهایت آن ادله در حد اقتضاء است که میتواند با مانع (ادله اعتبار) مواجه شود.
البته ادله اعتبار همگی در اطلاق بعض الادله و سیرهی مورد اشاره منحصر نیست،شاید در ادامه به ادله محکم تری استشهاد شود. باید صبر نمود.
2. نقد ادله اعتبار به ترتیبی که اشاره شد؛
أ. ذکر رجل در معتبره ابو خدیجه خصوصیت را ثابت نمیکند - جالب این که محقق خویی در مبانی تکملة المنهاج خصوصیت میفهمد(ج1/ 10) و در تنقیح (ج2/ 225) ردّ میکند.
باب قضا را نباید به باب افتا مقایسه نمود، چون دلیلی ندارد.
اقول: شاید گفته شود: مقایسه صحیح است لکن اصل دلالت معتبره بر اعتبار و این که امام علیه السلام در مقام بیان این جهت باشند، قابل قبول نیست، و در مقبوله ابن حنظله « ینظران من کان... » دارد و چون مثبتین هستند تقییدی در کار نیست.
ب. نقد بر سیره گذشت متشرعه بشرط لا نبودهاند.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 30
وجه تفاوت حِرَف با مبادی آن ها مثل تاجر و تجارت - بیان محقق عراقی در مساله: وجه اطلاق مشتق در حِرَف حتی در وقتی که شخص به ضد آن مشغول است این است که در ذات وجود و اقتضای مبدأ هست، زیرا مبدأ قبلا مکررا از او صادر شده است و عقلا وجود مقتضی را برای حکم به فعلیت و تحقق مقتضا و ترتب آثار آن کافی میدانند.
پس وجهی برای رفع ید از مقتضای مبدأ نیست.
قول محقق عراقی مورد اقبال و اعراض قرار گرفته است.
لکن فرمایش عراقی موافق طبع و ارتکاز عقلا نیست.
صحیح این است که گفته شود: بشر در آغاز تاجر و تجارت را در فعلیت به کار میبرد لکن در ادامه احتیاج به افهام حرفه پیدا کرد حال یا باید لفظ دیگری وضع میکرد یا توسعه میداد و او همین لفظ را و لغت و عرف کار دوم را کرد.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 18
ادامه نقد کلام محقق خویی در ادعای وجود مذاق از شارع بر منع تصدی زنان برای مرجعیت - تاکید بر بی طرفی لکن جامع نگر بودن - معرفی دو مقاله از خود در این باره - در مذاق این ها را هم باید دید: نگاه اسلام به استقلال زنان در برآوردن نیازهای خود که کار حکومتی است و از رسالات حاکمیت است (در توضیح المسائل حاکمیت باید نوشته شود) ادله امر معروف و نهی از منکر - بیعت پیامبر صلی الله علیه وآله با زنان در ابتدای دعوت و پس از فتح مکه در اوج قدرت - کارهای حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها در کربلا - زنان در انقلاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه 50 نفر از 313 - آیه نفر - حدیث طلب العلم که مسلمه نیز دارد - سوره نحل آیه 97 - توبه آیه 73 - احزاب آیه 35
به علاوه این مساله میتواند متغیر باشد و وضعیت زمانه وظایف را قدری تغییر دهد.