header

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 66

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

5. دلیل پنجم قائلان به وضع اسامی برای خصوص صحیح ادعای سیره و طریقه عقلا بر وضع الفاظ برای مرکب تام و اطلاق آن بر غیر آن مسامحه و تنزیلا للفاقد منزلة الواجد است.
الادلة التی اقیمت لاثبات دعوی الوضع للاعم:
1. تبادر 2. عدم صحت سلب از فاسد 3. صحت تقسیم به صحیح و غیر آن 4. استعمال صلاة و غیر آن در فاسد مانند: بنی الاسلام علی الخمس.... با این که عبادت تارک و معرض از ولایت باطل است ولی اطلاق ماهیت بر آن شده است.
یا دعی الصلاة ایام اقرائک که بر نماز حائض که فاسد است اطلاق نماز شده است.
5. صحت تعلق نذر و شبهه آن به ترک نماز در مکان مکروه در حالی که اگر خصوص صحیح بود حنثی تحقق پیدا نمی‌کرد، زیرا فاسد بود و نماز محقق نمی‌شد.
بنابر تعلق نذر به ترک صحیح لازم می‌آید از فرض صحیح تحقق نذر و از تحقق نذر عدم صحت پس از فرض صحت، عدم صحت لازم می‌آید.

اصول فقه دور دوم (1400-1401) - جلسه 66

الحیثیات قسمان: تقییدی و تعلیلی. عناوین موضوعات و متعلقات احکام، حیثیت تقییدی است و لذا قصد عنوان موضوع و متعلق لازم است اما قصد حیثیت تعلیلی (به معنای صرف ملاک و مناط حکم) لازم نیست.
در احکام عقلی حیثیت تعلیلی در واقع حیثیت تقییدی است و حکم به آن تعلق گرفته است، هرند شروع حکم از آن حیثیت نباشد.مثال به عقل نظری و عملی در این باره.
مهم بودن گسست این دو حیثیت از یکدیگر و مهم تر از آن توجه به صغراهای این کبرا
بیان تفاوت بحث حاضر با بحث تقسیم مناط احکام به علت و حکمت

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 65

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

درس اخلاق: ما یفتح الله للناس من رحمة فلاممسک لها و ما یمسک فلامرسل من بعده(سوره فاطر/2)
اطلاق فعل غیر از اطلاق وصف است.کلام مرحوم طباطبایی صاحب المیزان در تفاوت«و من کفر» با الکافر - ثمره این گفته و لزوم تفاوت بین تعابیر اشتقاقی و هیأت یا فعل.
البته مناسبات و فهم عرف باید ملاحظه شود. مثلا در مساله عون ظالم نمی‌توان ملتزم به حرمت عون هر ظالم شد.
2. گاه فعل و مثل آن صادق است لکن وصف اشتقاقی صادق نیست. در صدق وصف صرف تحقق مصدر کافی نیست.(جواهر الکلام ج43ص97)
به مقاله بایسته های مفهوم شناسی در نصوص دینی مراجعه شود.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 65

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

تحلیل و نقد تصاویری که بنا بر اعمی شدن ترسیم شده است.
مباحثی وجود دارد مثل تعیین قائل هر وجه از وجوه.ملاحظات وارد بر هر یک و دفاع هایی که شده است. در قول منسوب به میرزا قمی مسامحاتی صورت گرفته است. مثلا گفته شده: میرزا وضع الفاظ را «بازاء الارکان» می‌داند ولی مرحوم آخوند« جملة من اجزاء العبادة کالارکان» نقل کرده ولی ملاحظه کلام خودش می‌رساند که مرادش از ارکان اجزاء در مقابل شرائط است!
تحقیق در مساله می‌رساند که راه های رفته شده راه های موفقی نیست.
ادله القولین: الصحیحی و الاعمی
ادله صحیحی: 1. تبادر 2. صحت سلب از فاسد 3. اخبار ظاهر در اثبات بعض الخواص للمسمیات با این که آثار مخصوص صحیح است.
4. نفی ماهیت از مثل نماز فاقد برخی اجزاء و شرائط با این که ظاهر در نفی حقیقت است نه نفی صحت یا کمال یا....
5. دین واضعین وضع الفاظ است برای مرکبات تام و استعمال در ناقص استعمال حقیقی نیست.