header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 39

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

توضیح مفهوم اجزاء - همان معنای لغوی آن است یعنی کفایت و سقوط ادا و قضا (کلام محقق خراسانی)
مبنای بحث: تحلیل ماهیت و چیستی احکام اضطراری ثانوی و ظاهری.
شروع بحث از کلام محقق خراسانی: اگر اطلاقی هست در اضطراری نأخذ به و الّا اصل برائت از اعاده و قضا جاری است چون شک در اصل تکلیف است.
کلام محقق بروجردی: اشکال بر ادبیات به کار رفته توسط مرحوم آخوند راجع به احکام اضطراری
دو امر نداریم واقعی اولی و اضطراری ثانوی قهراً نزاع در اجزاء معنا ندارد چون هیچ امری مجزی از امر دیگر نیست.
امری واحد به طبیعی واحد برای مکلف در حالت مختلف تعلق گرفته است. هر کس به وظیفه‌اش عمل کند اجزای قهری هست.
مستفاد از آیات قرآن همین است. بدلیت نداریم. بله گاه وظیفه اضطراری نیست که ربطی به عدم اجزاء ندارد.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 108

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404)

ادامه تعلیقات:
کاشف الغطاء: در الاحکام التی تلحق الفعل باعتبار مباشرته معیار تکلیف ولی است و احکامی که به ذات فعل مربوط است معیار تکلیف میت است.
برخی مخالفت ها با متن سید در بحث معیار برای ولی میت:
1. معیار مطلق تکلیف ولی است
2. تفصیل بین وصف ذات فعل و وصف فاعل
3. برخی تفصیلات دیگر
برخی نکات مثل بیان تفاوت وکیل با وصی یا ولی - بحث قصد قربت.
اقتراح در مساله - تفاوت وکیل و عامل از غیر با وصی و مستاجر - بیان حکم ولی

پاسخ به پرسش های درسی (1402-1403) - جلسه 12

پاسخ به پرسش های درسی 1402-1403
فقه و اصول تا 23 دی ماه 1402
فقه جلسه شصت و سوم
اصول جلسه پنجاه و یکم

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 13

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

فی اقتضاء الطلب عدم سقوط الواجب عند اتیانه لا بالاختیار و عدمه
بحث مزبور در غیر صیغه و مشابه آن نیز جاری است. مثال به اختلاف در سقوط خیار مجلس هر گاه افتراق به غیر اختیار باشد.
مثال به قتل نائم و ساقط از شاهق - البته بحث در فرض فقد قرینه است و مهم از اصل کبری قرینه شناسی است.
کلام محقق نایینی: صیغه و مشابهات آن از جهت ماده و هیأت انصراف به اختیار ندارد. مگر برخی مواد مثل تعظیم و تحقیر البته اگر ادعا شود که هیأت انصراف به صورت غیر جبر و قهر از غیر دارد پذیرفتنی است، چنان که شیخ انصاری فرموده است.
و اما طلب به دو دلیل به خصوص مقدور انصراف دارد.
1. تکلیف به غیر مقدور بی معنا است و غیر مأموربه است پس ساقط نمی‌شود.
2. حسن فاعلی لازم است و در غیر مقدور حسنی وجود ندارد.