فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 38
تحقیق در عدالت:
1. اصطلاح دارج مانند عدالت اجتماعی یا عدالت سیاسی و... ربطی به بحث ما ندارد هرچند تناسب دارد.
2. دو راه میتوان در تفسیر عدالت طی نمود:
أ. راه تعبدی با تمسک به مثل روایت ابن ابی یعفور که بنا بر مشهور سنداً معتبره است و بنا بر نظر برخی مانند محقق خویی نامعتبر است(مشکل احمد بن محمد بن یحیی عطار قمی)
ب. شارع را صاحب اصطلاح ندانست و تلاش کرد از عرف و لغت و... استفاده کرد.
راه اول مشکل دارد و راه دوم عقیم نیست.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 9
بررسی اقتضای استناد و مباشرت از صیغه
قرینه شناسی و مورد شناسی مهم است.
حکم اصول عملیه: محقق خویی: اگر استصحاب را در شبهات حکمیه بپذیریم استصحاب بقای طلب مرجع است و الّا اصالت اشتغال چون برائت در این جا جاری نیست و برائت اختصاص به فرض شک در ثبوت اصل تکلیف دارد بنابراین در شک در قدرت به برائت رجوع نمیشود.
جواب: این صحیح است که برائت اختصاص به شک در تکلیف دارد لکن شک در اطراف ثبوت تکلیف نیز به شک در تکلیف بر میگردد (شک در گستره تکلیف) مثل شک در محصل - شک در دوران امر بین تعیین و تخییر در غیر طرق
اعتبار مباشرت علم چنین است مگر از راه دیگری مانند: احتیاج داشتن به بیان زاید ثابت شود.قیاس به شک در قدرت هم ناصحیح است.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 10
درس اخلاق: سقوط سه مرحلهای انسان بر اساس آیات 4 و 5 سوره مبارکه انعام.
1. اعراض از آیات الاهی 2. تکذیب 3. استهزاء
طی این مراحل انتخابی با آگاهی نیست! قوی و ضعیف دارد - تدریجی است - درد و درمان دست خود انسان است البته با توفیق الاهی - سقوط سه مرحلهای در افراد و جوامع و حکومت ها. برخی آموختهاند بگویند نه بشنوند
تمامیت دلالت مکاتبه بن سوید بر مطالب مورد بحث
حمل مکاتبه دوم بر استحباب یا افضل افراد مشکل است.
چون استحباب ثابت نیست - به علاوه کثیر اسن همیشه افضل افراد این کار نیست بلکه دلالتی بر حصر ندارد.
مقایسه مورد نه به رجوع متخصص صحیح است و نه مقایسه آن با راوی
استدلال به روایات جماعت کامل است