مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 70
6. بررسی ادعای قطع به این که روش واضعان وضع الفاظ برای مرکبات تام است. وجه صحیح آن و وجه باطل آن.
وجه صحیح: غرض واضع در بیان مرامش به مرکب تام نظر دارد هر چند امتداد دارد و شناور است.
وجه باطل: از اول تصور کامل دارد با همه قیود و لفظ را برای آن وضع میکند.
7. لا موضوع للقول بالوضع للصحیح او للاعم زیرا نه وضعی هست و نه وضعی هست و نه تسمیه ای جدا از چند استعمال. مگر بر همین استعمال ها نام وضع گذاشته شود.
ابتدا در صحیح به کار رفته ولی در امتداد در اعم استعمال شده بدون احساس مجاز. عدم ثمره بر این استعمال.
نتیجه: 1. ما به وجه مرسوم نهه قائل به وضع صحیح هستیم و نه اعم.
2. تصویر جامع معنا ندارد. 3. ثمرهای که گفتهاند مترتب نیست.
خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 70
والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم... آل عمران 135
با نزول آیه مذکور ابلیس نوچههایش را جمع کرد و گفت: با توجه به این آیه همه فعالیت های ما ناکام میماند (شیطان دوست دارد بندگان گناه کنند و توبه نکنند و عذاب شوند)
یکی گفت: هرگاه تصمیم به توبه گرفت او را گرفتار آرزوها و وعده ها میکنیم (تسویف و طویل الامل بودن)
جمع بین رجاء و همت بلند با طویل الامل نبودن - توضیحاتی در این باره.
روی ان اسامة اشتری ولیدة بمأة دینار الی شهر فسمع رسول الله صلی الله علیه و آله فقال: ألا تعجبون من اسامة المشتری الی شهر ان اسامة لطویل الامل.(سفینة البحار 30/1)
رسول الله صلی الله علیه وآله: والذی نفس محمد بیده ما طرفت عینای الّا ظننت ان شُفریّ لا یلتقیان حتی یقبض الله روحی. گفته شده نفس خود را از مردگان به شمار آورید.
توضیح ساختار بحث اصول - دو بیان در تفسیر مبادی تصوریه علم - موسع و مضیّق - مساله چهارم از مسائل مقدمه: تبعیت احکام از مصالح و مفاسد پیشین یا عدم تبعیت- امکان فهم این مصالح و مفاسد - اثر اجتهادی این مساله...
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 69
تفاوت داعی در استعمال با معنی و مفهوم. تنبّه برخی به این تفاوت و عدم تنبه برخی دیگر
موارد استعمال - در مقابل موارد وضع - صورت جدیدی نیست، بلکه از باب تعدد معنا یا تضمین(بر اساس اختلاف نحو بصره و کوفه) است.
رجوع دوباره به معنای ماده «امر»
تا 22 معنا شمرده شده و برخی به 2 معنا برگرداندهاند و در تعیین اصل اختلاف کردهاند. محقق نایینی با مساله عقلی برخورد کرده که درست نیست.
وی با فرض وجدانی انگاری مساله تصور جامع را امری صعب دانسته است.
ادعای ایشان مستند نیست و مبتلی به اشکال روشی است.در لغت جای برخورد ریاضی نیست.
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 69
بیان تحقیق و نقد کلمات در مساله صحیحی و اعمی
1. واقع معلوم است و وجهی برای اختلاف تا حدّ موجود نیست.
2. مهم نزد شارع بیان مطلوب است نه وضع الفاظ و تسمیه لذا طرح دو مرحله: مرحله تسمیه و بیان مطلوب موجه نیست.
3. مصادیق مطلوب تدریجا بر نبی مکرم وحی شده است.
و عادتا وضع تعیینی نبوده است شبیه الفاظ متداول نزد مردم.
4. استعمالات نزد شارع نه به نحو مشترک لفظی بوده و نه مشترک معنوی بلکه هر بار فردی میآمده و لفظ کشش پیدا میکرده و بر فرد جدید اطلاق میشده است. نقد کلام کفایه.
5. اصرار بر ضرورت تصویر جامع موجّه نیست و الّا حضرات در تصویر جامع مفاهیم عرفی چه میگویند؟