header

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 46

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

امر دوم: صحیح و اعم - توضیح عنوان بحث
وقع الخلاف فی ان الفاظ العبادات اسام للصحیحة او الاعم منها؟
توضیح واژه‌های عبادات که مقابل معاولات نیست- و واژه‌های
"اسامی" که اشاره به استعمال حقیقی دارد. کلام شهید اول در عقود هم می‌آید. تفاسیر متعدد از صحیح مانند:تمامیت - اسقاط القضاء(از فقها) - موافقة الشریعه(از متکلمین) ولی این تفاسیر اشاره به لوازم مهم همان تمامیت است و معنا متعدد نیست.
حول ماهیت صحت و فساد- اختلاف در آثار مرغوب از صحت در عبادات و معامله است.
موافقة الامر و عدم موافقة الامر نسبت به واقعی اولی - واقعی ثانوی - و ظاهری - اختلاف در این که دو مورد اخیر مفید اجزا است یا نیست.

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 46

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401)

ادامه مصداق شناسی احکام اولیه و ثانوی - در متزاحمین گاه هر دو حکم اولی یا ثانوی یا مختلف هستند - در اجتماع امر و نهی نیز چنین است - فرق بین تزاحم و اجتماع امر و نهی - تعریف حکم ثانوی و عدم انحصار آن در مورد معین
مسأله دوم: مناقشه در بودن حکم اضطراری از احکام ثانوی
کلام محقق بروجردی مبنی بر اولی بودن احکام بدلیة و این که بدلیتی نیست.آثار این سخن در اجزاء ظاهر می‌شود.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 45

وجه پنجم برای اثبات اخص بودن موضوع له در مشتق
1. وضع امر مضبوطی از اول نیست.طبیعی و تدریجی است
2. قاعدتا ابتدا واضع،مبدأ دیده،تلبس دیده و برای متلبس لفظ را وضع کرده بدون توجه به انقضا
3. اگر اجازه در منقضی داده به اعتبار ما کان بوده است پس قول به اختصاص مطابق اصل است و غیر آن دلیل می‌خواهد.
وجوه دیگری نیز گفته شده که از آن می‌گذریم.
نقد وجوه گذشته: تحلیل وجوه گذشته از جهت ماهیت و تعداد.
در واقع به یک وجه باز می‌گردد لکن شروع آن و منشأ احساسی شخص می‌تواند متفاوت باشد.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 45

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

تضییق بر رای مشهور: 1. وقتی استعمال صورت گیرد و مقترن به قرینه نباشد و احتمال قرینه معتد به هم نباشد مانع جریان اصل عدم قرینه و نشان بودن استعمال برای حقیقت چیست؟! با این که اصول عقلایی با احتمال ضعیف بر خلاف هم جاری است.
2. فرقی نیست در جریان اصل حقیقت و اصل عدم قرینه بین علم به معنای مراد و شک در معنای لفظ با شک در معنای مراد با علم به معنای لفظ که در دوم اصل جاری است و در اول نیست با این که علم سامع چه دخلی دارد؟
ان قلت: اصول عقلایی تعبدی تعبد محض است. قلت: بحث در اصل گستره اصول عقلایی مثل اصل عدم قرینه در اینجا است.
تضییق بر رای سید مرتضی: صرف نیافتن قرینه با احتمال معتد به آن کافی برای نشان بودن صرف استعمال برای حقیقت نیست.
کلام خراسانی در امر هشتم فی الجمله تمام است لکن تمام کلام در تطبیقات است.