header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 20

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

شبهه مرحوم صدر در ارتباط با امر عقیب حظر:
اگر احتمال دهیم ارتکاز نوعی متشرعی بر عدم وجوب در ذهن راوی بوده است از مصادیق احتمال وجود قرینه متصله خواهد بود از مصادیق احتمال وجود قرینه متصله خواهد بود که بر مبنای ما - بر خلاف مشهور بعد از محقق آخوند - موجب اجمال می‌شود مثل سایر احتمالات قرائن متصله و شهادت سکوتیه راوی نفیاً و اثباتاً شهادت به حساب نمی‌آید چون راوی توجه ندارد.
در نتیجه می‌توان موارد زیادی که استفاده وجوب نشده است با وجود برخی اوامر در روایات را توجیه کرد.
و الّا حمل بر عدم وجوب از باب اجماع محصل بر عدم وجوب مشکل است.
دفع شبهه مرحوم صدر: دفع این شبهه و نکته سخت نیست با توجه به پیش بینی ها و برنامه ریزی روات و معصومین علیهم السلام در بیان شریعت.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 13

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

فی اقتضاء الطلب عدم سقوط الواجب عند اتیانه لا بالاختیار و عدمه
بحث مزبور در غیر صیغه و مشابه آن نیز جاری است. مثال به اختلاف در سقوط خیار مجلس هر گاه افتراق به غیر اختیار باشد.
مثال به قتل نائم و ساقط از شاهق - البته بحث در فرض فقد قرینه است و مهم از اصل کبری قرینه شناسی است.
کلام محقق نایینی: صیغه و مشابهات آن از جهت ماده و هیأت انصراف به اختیار ندارد. مگر برخی مواد مثل تعظیم و تحقیر البته اگر ادعا شود که هیأت انصراف به صورت غیر جبر و قهر از غیر دارد پذیرفتنی است، چنان که شیخ انصاری فرموده است.
و اما طلب به دو دلیل به خصوص مقدور انصراف دارد.
1. تکلیف به غیر مقدور بی معنا است و غیر مأموربه است پس ساقط نمی‌شود.
2. حسن فاعلی لازم است و در غیر مقدور حسنی وجود ندارد.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 16

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

درس اخلاق:
برخی از داستان عزیر پیامبر نکته ای برداشت کردند که ارزش دارد، 100 سال مرد تا مطلبی را فهمید!!
در آسیب شناسی تبلیغ باید آسیب های مثل: جامع نگری، اختلاط، غلو، مقایسه غیر اهل بیت و ... را شمرد.
مبحث ششم(6-2-1): قضیه اطلاق الصیغة کون الوجوب نفسیا، تعیینا، عینیا. پس محور بحث محقق خراسانی اطلاق لفظی هیأت از صیغه است.
و اطلاق، اطلاق احوالی است نه افرادی. بنابراین فرد خاصی از اطلاق به دست می‌آید که اطلاق احوالی دارد.
1. تعریف نفسی: واجب است مطلقا وجب هناک شیء آخر او لا.
2. تعریف تعیّنی: واجب است مطلقا اتی بشیء آخر او لا.
3. تعریف عینی: واجب است مطلقا اتی به آخر او لا.
در مقام سه بحث است: تردید بین نفسی و غیری، بین تعیینی و تخییری، بین عینی و کفایی.
از جهت اصل و اطلاق لفظی، از جهت اصل عملی
اقول: از جهت اطلاق مقامی و اطلاق عرفی نیز جای گفتگو دارد که نباید به هم بیامیزد.